بلایا، سوانح و حوادث که معمولاً بهطور ناگهانی و بدون پیشبینی رخ میدهند، همواره باعث مرگ و میر
میلیونها انسان در سراسر جهان میشوند. در چنین مواردی، علاوه بر کادرهای درمانی تخصصی و عمومی، نیروهای داوطلبی که بسیاری از آنان فاقد آموزشهای لازم هستند، برای خدمت به آسیبدیدگان و نجات آنان وارد صحنهی حادثه میشوند. در سالهای اخیر، نگرانی از پیگرد قانونی افرادی که به شکل داوطلبانه در امدارسانی شرکت میکنند و فعالیت آنها منجر به آسیب به مصدومان شده، مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه، بررسی این موضوع است که آیا میتوان با استفاده از «قاعدهی فقهی احسان»، امدادگران در بلایا را از آسیبهای احتمالی که ممکن است در هنگام امدادرسانی ناخواسته و ناآگاهانه به قربانیان وارد میکنند، مبری دانست؟ این پژوهش، یک مطالعهی مروری است که با استفاده از مقالات موجود در بانکهای اطلاعاتی SID، Magiran، Google Scholar و Pubmed انجام گرفته است. بر اساس این مطالعه، قاعدهی احسان نمیتواند بهطور مطلق و فراگیر، رافع ضمان برای نیروهای امدادگر در بلایا و حوادث باشد؛ زیرا اگرچه قاعدهی احسان مبتنی بر انگیزه و نیت خیرخواهانه و عدم دریافت هرگونه دستمزد و پاداش است، اما همزمان باید عمل فرد احسانکننده همیشه از سوی اهل فن - بهجز موارد اضطراری-، معقول و موجه بوده و احتمال آسیب رساندن به فرد مصدوم، بیش از نفع رساندن به وی، نباشد. بنابراین، استفاده از قاعدهی احسان برای نیروهای امدادگر در بلایا و حوادث، زمانی مقبول و امکانپذیر خواهد بود که دو شرط زیر محقق شوند: آموزشهای اولیه برای کمک و امدادرسانی به مصدومان بلایا و تصادفات که از علل مرگ در کشور ما هستند باید برای تمامی شاغلین حرفهی پزشکی الزامی شود. اعزام افراد داوطلب در قالب انجمنها یا گروههای علمی خاص صورت پذیرد و این سازمانها، این افراد را آموزش و سازماندهی نموده تا در هنگام بلایا، افراد داوطلب بر اساس دستورالعملهای این سازمانها در امدادرسانی شرکت کنند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |