1- دانشیار گروه زبانهای باستانی و متون کهن ، پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
2- استادیار گروه زبانهای باستانی و متون کهن ، پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون، پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری
چکیده: (1105 مشاهده)
با پدیدارشدن جامعه شهری استرس و مشکلات روانی پیامد آن نیز پدیدار گشت. پیشینیان بهطورکلی بیماری را نتیجه تعامل با عوامل بیرونی از قبیل خدایان، شیاطین و ارواح میپنداشتند. ایرانیان بیماری را آفریده اهریمن و میانرودانیان بیماری را ناشی از خشم خدایان بر شخص بیمار به دلایل مختلف میدانستند. این پژوهش سعی بر آن دارد تا دانش ایرانیان و میانرودانیان را نسبت به بیماریهای مرتبط با روان نشان دهد و تلاش میکند به این پرسشها پاسخ دهد که ایرانیان باستان و میانرودانیان تا چه حد از اهمیت روان و بیماریهای مرتبط با آن آگاهی داشتند و چه اطلاعاتی از نحوه درمان این بیماریها از طریق متون کهن به دست ما رسیده است؟ چه شباهتها و تفاوتهایی در متون کهن ایرانی و الواح میانرودانی دیده میشود؟ با مطالعه متون ایرانی کهن مانند دینکرد و وندیداد و الواح میانرودانی متوجه میشویم که آنان بین تخصص تنپزشکی و رواندرمانگری تفاوت قائل بودند. در متون ایرانی تا حدودی با مبحث رواندرمانگری و جایگاه آن آشنا میشویم، ولی الواح میانرودانی جزئیات بیشتری از بیماریهای مرتبط با روان در اختیار ما قرار میدهند. باید اذعان داشت که هر دو گروه از بیماریهای مرتبط با روان، بهدلیل عدم آشنایی با عملکرد مغز، از اطلاعات کافی برخوردار نبودند و در نتیجه همواره به جادو و افسون برای درمان این بیماریها متوسل میشدند. رواندرمانگران در جامعه ایرانی و میانرودانی از جایگاه بالایی برخوردار بودند و جزء طبقه روحانیون محسوب میشدند.
آنها در درمان بسیاری از بیماریها با تنپزشکان همکاری می کردند. لازم به ذکر است که ماهیت این تحقیق تاریخی- توصیفی و گردآوری مطالب به شیوه کتابخانهای است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تاریخ پزشکی دریافت: 1400/10/7 | پذیرش: 1401/2/7 | انتشار: 1401/1/1