1- پژوهشگر پسادکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
2- دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (2886 مشاهده)
در میان روابط انسانی، رابطهی پزشک و بیمار، یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات است. این ارتباط، اهمیت ویژهای در اخلاق پزشکی دارد و سنگ بنای اقدامات طبی را تشکیل میدهد. ارتباط بین پزشک و بیمار موجب ایجاد اطمینان میان آنان میشود تا بهحدی که برخی مواقع حذاقت پزشک را تحتالشعاع قرار میدهد. یک طبیب حاذق افزون بر آگاهی از علوم پزشکی باید هنر برقراری ارتباط با بیمار را نیز داشته باشد؛ خدشهدارشدن این ارتباط منجر به بیاعتمادی، نارضایتی و ناکارآمدی در درمان میشود. نگارندگان این مقاله در پی واکاوی عمدهترین مسائل اخلاق پزشکی در قصههای طبیبمحور مثنوی هستند. مولوی تحت لوای مطالب طبی مطروحه در قصهها نظیر نبضشناسی، مزاجشناسی، گیاهدرمانی، روال درمان و... به مسئولیتها و وظایف اخلاقی پزشکان نیز اشارههایی ویژه داشته است؛ برای مثال، در قصهی «پادشاه و کنیزک» رازداری، گوشسپاری، شفقت و مهربانی و مجرببودن طبیب غیبی در برابر کنیزک ازجمله مواردی است که در اخلاق پزشکی مطرح میشود؛ در پایان این داستان، مخاطبان، ناباورانه عملکرد طبیب غیبی (کشتهشدن زرگر توسط او) را مغایر با روح سوگندنامهی بقراط ارزیابی میکنند. در قصهی «طبیب و پیرمرد» نیز ناکارآمدی ارتباط میان پزشک و بیمار بسیار محرز است؛ همدلینداشتن و ارتباط غیرعاطفی پزشک با بیمار، بهویژه در نخستین برخورد که بدون سیمولوژی صورت پذیرفته است، زمینهای را فراهم ساخته تا بیمار به پزشک بیاعتماد شود و از شیوهی درمان او ناخرسند باشد. در حکایت «آن رنجور که طبیب در او اومید صحت ندید» طبیب با کتمان راز و بیان ناکافی و ناواضح تجویز، زندگی بیمار را به مخاطره افکنده است.
نوع مطالعه:
دیدگاه |
موضوع مقاله:
اخلاق بالینی دریافت: 1398/10/1 | پذیرش: 1399/1/1 | انتشار: 1399/1/1