Khoshdel Rohani M, Dehghan Simakani R. The Virtue of Not Being; Reviewing and Criticizing of Benatar’s Approach of Avoiding Ethical Preference of Not Being. IJMEHM 2018; 11 :448-459
URL:
http://ijme.tums.ac.ir/article-1-6038-fa.html
1- استادیار دانشکدهی الهیات و ادیان، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
2- استادیار دانشکدهیالهیات و ادیان، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
چکیده: (3788 مشاهده)
دیوید بناتار، به تأثیر از نیچه و شوپنهاور، زندگی این دنیا را پر از رنج و زحمت دانسته و معتقد است وجودنیافتن، بر وجودیافتن در این دنیا، ارجحیت دارد. هدف از نگارش این مقاله، بهچالشکشیدن رهیافت بناتار، با روشی تحلیلی و استنادی است. بناتار دو استدلال برای ادعای خود بیان میکند؛ یکی استدلال نبود تقارن و دیگری، استدلال کیفیت زندگی است. در این مقاله، هر دو استدلال وی، تبیین، تحلیل و نقد شده است. در استدلال اول، بناتار شواهد کافی برای اثبات ادعای خود ارائه نداده است؛ ادعایی مبنی بر اینکه درد و رنجی را که نوع انسان در این دنیا تجربه میکند، موجب ترجیحِ نبودن است. در استدلال دوم نیز، او عنصر رضایت فردی و استقلال شخصیت انسانها را نادیده گرفته و قضاوت آنها در رابطه با زندگیشان را ناشی از خوشخیالی دانسته است. بناتار معتقد است ازآنجاکه انسانها از توانایی عادتدادنِ خود با شرایط برخوردارند، بر این باورند که بودن آنها بر نبودن ترجیح دارد. او با این بیان، به جای حل مسألهی رنج، اصل صورتمسأله را پاک کرده و نبودن را بر بودن ترجیح داده است. اخلاقیبودن سقط جنین، غیراخلاقیبودن ازدواج و تولید مثل و روادانستنِ اتانازی غیرداوطلبانه و انقراض نسل بشر، ازجمله پیامدهای رهیافت بناتار است که هیچیک دفاعکردنی نیست.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
اخلاق بالینی دریافت: 1397/5/4 | پذیرش: 1401/10/24 | انتشار: 1397/1/26