مدارک باستانشناسی و اسناد مختلف تاریخی نشانگر آن است که چینیان آگاهی مسلمی از سرزمینهای فراسوی کوههای باختر و بهویژه ایران داشتهاند و برای ایرانزمین بهدلیل قرارگرفتن در یک موقعیت استراتژیک، بهعنوان پل ارتباطی چین و ملل غربی، جایگاه خاص و معتبری را قائل بودهاند. زیرا افزون بر کالاها و محصولاتی که از طریق ایران به شرق وارد میشد، برخی دستاوردهای علمی و حتی مفاهیم دینی از طریق قلمرو ایران و ایرانیان به چین منتقل میشد. بدینسان و با توجه به این نقش سوقالجیشی ایران باید اندیشید که ایرانیان چه سهمی در انتقال برخی ادیان ایرانی و انیرانی به چین برعهده داشتند؟ و مهمتر اینکه پیروان و آموزههای این ادیان در انتقال دستاوردهای طبی و تبادلات سنتهای پزشکی و دارویی ایرانیان به چین چه نقش و عملکردی را ایفا کردند؟ با بررسی منابع کتابخانهای و یافتههای باستانشناسی و با رویکردی توصیفی- تحلیلی میتوان بدین نکته دست یافت که تبادلات گستردهی تجاری بین ایران و چین، موجب انتقال آموزههای دینی از ایران به شرق شده و در این بین ایرانیان بهعنوان دارندگان ادیان ایرانی (مزدیسنی و مانوی) و مبلغان برخی ادیان انیرانی (مسیحی و کلیمی)، هم زمینهساز رسوخ و شیوع ادیان مهمی در چین بودند و هم موجب انتقال دستاوردهای پزشکی، دارویی و باورهای بهداشتی به چین شدند و در اعتلای پزشکی چینی نقش مهمی داشتند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |