1- مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی ، دانشگاه علوم پزشکی تهران ، mansuremadani@yahoo.com
چکیده: (8070 مشاهده)
اگرچه هر جامعهای هنجارها و ارزشهای اخلاقی خاص خود را دارد، آموزش و انتقال این ارزشها و تلاش برای اخلاقیتر شدن رفتارهای آحاد مختلف جامعه یکی از دغدغههای مشترک در همهی جوامع است. یکی از راهکارهایی که غالبا برای کنترل رفتارها چه در بعد فردی و چه در بعد حرفهای و سازمانی بهکار گرفته میشود، ابزار بیرونی قانون است. این ابزار اگرچه قدرتمند است، علاوه بر اینکه هزینهی بالایی را میطلبد، از ورود به بسیاری از حوزههای فردی و اجتماعی ناتوان است و نیز ماهیتاً قادر به کنترل بسیاری از رفتارها نیست. یکی از مواردی که فرد در اقدامات خود الزاماً آموزههای درونیشدهی خود را بهکار میگیرد، تصمیمگیریهای لحظهای، شتابزده و سریع است که در واقع عکسالعملهای لحظهای و ناهشیار فرد بوده و مربوط به زمانی میشود که فرد ناگزیر است به سرعت اقدام کند. این امر در مورد پزشکان، حائز اهمیت بیشتری است، زیرا آنها از یکسو با اموری حیاتی و حساس سروکار دارند و از سوی دیگر بسیاری از این تصمیمات، باید به فوریت و در زمان کوتاهی اتخاذ شوند. در این سطح فرد بهطور ناخودآگاه، از الگوهای نهادینه شدهی قبلی تبعیت میکند و کنترل آن بسیار سختتر و پیچیدهتر از سایر سطوح است. در کنترل این مرحله، استدلال اخلاقی دخالت کمتری دارد و آنچه بیشتر تعیینکننده است، ویژگیهای منشی و حساسیت اخلاقی و عواطف فرد است، این عوامل، زمانی بهترین نتیجهی اخلاقی را برای فرد بهبار میآورند که آموزههای اخلاقی، در فرد درونی شده باشد.
درونیشدن و نهادینهشدن آموزههای اخلاقی در پزشکان موجب تسهیل در روند شکلگیری تصمیمات و اقدامات اخلاقی، بهویژه در فوریتها و در شرایط سخت و پیچیده میشود. رفتارهای ما پیامد تصمیمات ما هستند و تصمیمات ما حاصل فرایندهای پیچیدهی تصمیم سازی و در ارتباط با ساحت باورها، احساسات و ارادهی ما هستند. در صورتیکه بخواهیم درچگونگی مواجههی فرد با مسائل اخلاقی، دخالت کنیم، باید کلیهی عواملی را که در فرایند تصمیمسازی، تصمیمگیری و اقدام به یک رفتار مناسب دخالت دارند، شناسایی کنیم. برخی از این عوامل، نقش ناچیزی ایفا میکنند و برخی دیگر، عواملی هستند که حتی با وجود داشتن اهمیت فراوان، غیراکتسابی بوده و اغلب بهسادگی قابل کنترل نیستند. ما برای دخالت و تسهیل بروز رفتارهای اخلاقی تنها میتوانیم بر عواملی تمرکز کنیم که قابل اکتساب و قابل آموزش باشند. به منظور درونی شدن اخلاق راهکارهای مختلفی پیشنهاد میشود، ازجمله: تحکیم یا تغییر نگرش و جهان بینی افراد، تمسک به نظریههای فضیلتمحور، توجه به نقش عواطف اخلاقی و توجه به تأثیرات مثبت و منفی اعمال قدرت و قانون بر درونی شدن اخلاق. در بسیاری از این راهکارها، نقش آموزش میتواند از طریق تغییر در مؤلفههای شناختی آن راهکار ایفا شود. با واکاوی طرحوارههای شناختی و تغییر یا تحکیم برخی از باورهای محوری و بنیادین، میتوان بسیاری از مؤلفههای مؤثر در فرایند تصمیمسازی و اقدام اخلاقی را تحت کنترل قرار داد. این آموزشها همچنین میتواند بهصورت نیمه مستقیم و غیرمستقیم مانند بحثهای گروهی یا معرفی شخصیتهای اخلاقی در قالب داستان یا ارائهی الگوهای عملی باشد.
نوع مطالعه:
مروری |
دریافت: 1392/7/3 | پذیرش: 1392/7/3 | انتشار: 1392/7/3