چکیده: (9075 مشاهده)
دانشمندان اسلامی در زمینهی آداب تعلیم و تربیت، کتب متعددی تألیف کردهاند که از جملهی آنها میتوان آداب المتعلمین خواجه نصیر الدین طوسی را نام برد. این مقاله در صدد است با نگاهی دوباره به متون اصیل دین، آموزههایی را که میتواند بر اخلاق در آموزش مؤثر باشد، استخراج و ارائه کند. در سخن پیشوایان دین، آموزشی که به هدایت بینجامد، عامل حیات و اگر موجب انحراف و ضلالت شود، اسباب ممات فرد و جامعه شمرده شده است. با این نگاه، حیات فکری و معنوی جوامع بهدست معلمان است و طبیعی است که این امر مهم بدون شناخت، باور و عمل به اصول اخلاقی امکانپذیر نیست. بر اساس آیات و روایات، دانشی ارزش آموختن دارد که مایهی رشد انسان باشد؛ فروتنی آورد، نه آنکه مایهی عجب و غرور شود. در جهت خدمت به مردم باشد، نه ابزاری برای کسب ثروت و شهرت. معلم و متعلمش، دانش را برای دنیا نخواهند، گرچه بهواسطهی آن از دنیا بهرهمند شوند. نان بخورند تا بتوانند تحقیق کنند، نه آنکه تحقیق کنند تا نان بخورند. قرآن دانشمند دنیاپرست را به سگ حریص تشبیه میکند که همیشه دهانش باز است و هرگز آرامش و سیری ندارد، و ماجرای بلعم باعورا را بهعنوان نمونه معرفی میکند.
بدانند کسی که برای فخرفروشی و مباهات به سراغ دانش برود تا در رقابت با دانشمندان مباهات کند یا در جدال با نابخردان پیروز شود، جایگاهش دوزخ است. سخن استوار گوید و از حدس و گمان بپرهیزد. از کتمان دانش دوری کند و آنچه را آموخته، بیهیچ منتی به فراگیران بیاموزد. دانش، چراغ راه او باشد، نه حجاب دیدهی او. سخن مخالف را با حفظ امانت نقل کند و اگر توانست با استدلال و برهان نفی کند.
گفتن «نمیدانم» را نشانهی ضعف نداند، بلکه نشان شجاعت، سعهی صدر و تواضع بداند و آنچه را نمیداند به کسی که میداند یا بهتر میداند ارجاع دهد که این نشان بزرگمنشی است.
نوع مطالعه:
مروری |
دریافت: 1392/4/1 | پذیرش: 1392/4/1 | انتشار: 1392/4/1