1- دانشگاه تهران ، mobahrami@ut.ac.ir
2- دانشکده الهیات، دانشگاه تهران
چکیده: (20620 مشاهده)
در این مقاله، به بیان معانی متمایز «تعارض اخلاقی» (moral conflict) و «دوراههی اخلاقی» ((moral dilemma در دو سطح تشخیص و عمل به تکالیف اخلاقی توجه شده و به برخی موارد کاربرد تعارض در روانشناسی (تعارض انگیزهها و اهداف) و جامعهشناسی (تعارض نقشها و هنجارها) اشاره شده است. همچنین، مفاهیم و قیود بهکار رفته در دو راههی اخلاقی، بهویژه مفهوم «باید» و مفهوم «خلاف گریزناپذیر» مورد تحلیل منطقی قرار گرفته است. اگر در تعریف تعارض اخلاقی، مفهوم «باید» به «موجه بودن» و تکالیف به دلایل و ارزشهای سنجشپذیر و قابل قیاس تحویل شوند، بسیاری از تعارضات ظاهری قابل حل میشود و تنها در صورتی که ارزشهای مندرج در تکالیف را سنجشناپذیر و غیرقابل قیاس بدانیم تخلف اخلاقی گریزناپذیر خواهد بود. در این تحقیق روشن میشود که چرا و چگونه حامیان امکان تحقق تعارض اخلاقی، تحت تأثیر استدلالهای منطق تکلیف و انتقادهای منکرین واقعی بودن آن، به منظور تأمین ویژگیهای لازم برای یک تعارض واقعی، بهویژه قید خلاف گریز ناپذیر، تعاریف متنوعی از تعارض اخلاقی ارائه نمودهاند: تعریف طبیعی تعارض اخلاقی نشانگر وضعیتی است که در آن عامل خود را در برابر دو تکلیف اخلاقی میبیند در حالیکه نمیتواند یکی را بهخوبی دیگری انجام دهد؛ در تعریف فصلی، عامل مکلف به انجام یکی از دو کار است. در تعریف دو وجهی (مرکب از بایدها و نبایدها) عامل از جهتی باید کاری را انجام دهد و از جهت دیگر نباید همان کار را انجام دهد و در تعریف ناظر به منع، عامل نباید مرتکب هیچ یک از دو کار شود در حالی که گریزی از انجام یکی ندارد.
نوع مطالعه:
مروری |
موضوع مقاله:
اخلاق بالینی دریافت: 1392/3/25 | پذیرش: 1392/4/19 | انتشار: 1392/4/19