1- گروه اخلاق پزشکی و فلسفه طب، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
چکیده: (8791 مشاهده)
اتخاذ بسیاری از تصمیمات در اخلاق پزشکی بهویژه در ملاحظات اخلاقی آغاز و پایان حیات به تعریف ما از انسان و جایگاه اخلاقی او بستگی دارد. برای شخص انگاشتن فردی از گونهی انسانی ملاکهای گوناگونی مطرح شده است، از جمله : زمان لقاح، لانهگزینی در رحم، تکامل سیستم حسی و عصبی، حرکت جنین در رحم مادر، تولد و آگاهی و خود آگاهی. بر همین اساس، زمان تبدیل موجود انسانی به شخص در دیدگاههای مختلف متفاوت است. در باور ادیان ابراهیمی انسان علاوه بر ابعاد جسمانی دارای جنبههای روحانی نیز است و با استناد به همین امر میتوان شأن اخلاقی او را تعریف کرد. در این دیدگاه شخصانگاری موجود انسانی همزمان با روحدار شدن او معنا مییابد. اما روح و نحوهی ولوج آن به بدن پدیدهای غیرمادی است. این سخن به معنای نفی تأثیر و ارتباط این پدیده یا تقارن آن با برخی آثار مادی و جسمانی در انسان نیست. پس، این احتمال وجود دارد که به جهت ارتباط تنگاتنگ روح با بدن، بتوان بروز تحولاتی در جسم را مشخص کرد که از طریق آنها بتوان زمان ولوج روح را حدس زد یا چنین ادعا کرد که برای روحدار شدن جنین رسیدن به حد خاصی از تکامل جسمانی لازم است. در این راستا امکان طرح این پرسش فراهم میآید که گرچه رویکرد فقه اسلامی به مسألهی ولوج روح و تعیین زمان حدود 120 روزگی جنین برای وقوع چنین امری، رویکردی عملگرایانه و با توجه به اهمیت حیات انسان در دین اسلام است، اما آیا میتوان پس از آنکه جنین از لحاظ فیزیکی کامل شد او را برای پذیرش روح آماده دانست و از آن زمان او را شخص انسانی بهحساب آورد و به تبع آن کلیهی آثار و تبعات اخلاقی مترتب بر شخص را بر او وارد دانست؟
نوع مطالعه:
پژوهشي |
پذیرش: 1392/3/19 | انتشار: 1392/8/1