مدرس دانشگاه علوم پزشکی سمنان
چکیده: (15771 مشاهده)
بر اساس تعالیم اخلاقی، هر انسانی موظف است اسرار خود و دیگران را حفظ کند. دلالت آیات و روایات بر این آموزه بهصورت کلی و عام، تمام است و تردیدی در آن راه ندارد؛ بهویژه در مورد پزشکان، زیرا این صنف علاوه برضرورت تخلق به این فضیلت اخلاقی و سوگندی که یاد کردهاند؛ بهعنوان یک شرط ضمن عقد در قراردادی، که با مریض یا سازمانی که آنها را بهکار میگیرد، منعقد نمودهاند، به این امر موظف شدهاند و در صورت تخلف از باب « تعدد اسباب» گناهشان نیز سنگینتر خواهد بود. همچنین مادهی 648 قانون مجازات اسلامی افشای اسرار بیماران را جرم شمرده است.
مسألهای که سبب مشکل برای پزشکان میشود این است که گاهی ضرورت، پزشک را بر آن میدارد که پرده از اسرار بیمار خود بردارد؛ زیرا کتمان او سبب بروز مشکلاتی برای فرد یا جامعه میگردد. در این حالت، پزشک دچار شک و سرگردانی است، زیرا او با دو حکم الزامی «وجوب» و «حرمت» که بر یک موضوع وارد شدهاند مواجه است (حرمت افشای اسرار بیمار و وجوب جلوگیری از مفاسد وحفظ منافع جامعه).
برای معلوم شدن تکلیف پزشک دراین مسأله، مطالعهی جامعی در متون اخلاق پزشکی، کتب روایی و مجامع فقهی انجام گرفت و بعد از جمع بین روایات مختلف و بررسی دیدگاههای فقهی و اخلاقی؛ مشخص شد که باتوجه به اینکه بین آن دو حکم «تزاحم» است، انجام هر دو مقدور نیست و مکلف وظیفه دارد هر کدام را که دارای مصلحت بیشتر و ملاکی قویتر باشند مقدم بدارد. درصورتی که قوت ملاک با دلیل عقلی یا شرعی، یا دلیل دیگری که از نگاه علمی دارای اعتباراست ثابت نشد؛ به مقتضای «اصل اولی» از افشای آن راز خودداری کند.
البته حقیقتگویی و بیان خصوصیت دقیق مرض به خود بیمار، امر لازمی است و پزشک نباید مریض را در جهل نگهدارد و حقیقت مریضی را از اوپنهان کند، بلکه باید با زمینهسازی وتوضیحات لازم او را به حقیقت امر آگاه نماید. زیرا دلایل وجوب کتمان سر این مورد را شامل نمیشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
پذیرش: 1392/5/2 | انتشار: 1396/7/5