مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تهران ، kiarasharamesh@tums.ac.ir
چکیده: (11338 مشاهده)
کرامت انسانی (human dignity) در طول تاریخ از سوی ادیان و مکاتب فلسفی مطرح شده و مورد تأکید قرار گرفته است. این مفهوم ریشههایی نظری در مکاتب و ادیان باستانی، سدههای میانه و دوران مدرن دارد که از مهمترین آنها میتوان به منشور کورش، فلسفهی رواقی، آرای اندیشمندان دوران رنسانی، Locke، Kant و اعلامیهی جهانی حقوق بشر، و نیز تأکید بر کرامت انسانی در ادیان ابراهیمی اشاره کرد. کرامت انسانی با دو وصف ذاتی و غیرقابل سلب بودن مشخص میشود و اگر چه تعریف جامع و مانع و همهپذیری برای آن ارائه نشده است، همان ویژگیای دانسته شده است که مبنای حقوق اساسی انسان میباشد. در حوزهی اخلاق زیست - پزشکی کرامت انسانی در دو بعد فردی و جمعی مطرح میگردد. کرامت انسانی در بعد فردی آن مطلق و در بعد جمعی - که بهواسطهی تعلق و انتساب به انسانیت بهدست میآید - نسبی است. مفهوم کرامت انسانی ناظر به تمامی اصول اخلاق زیست - پزشکی است و خط قرمز استدلالها و استنتاجهای اخلاق زیست - پزشکی را مشخص مینماید. در حوزههایی نظیر اخلاق در پژوهش، اخلاق در مراقبتهای آغاز و پایان حیات، و اخلاق در سلامت عمومی، کرامت انسانی دارای دلالتها و الزامات صریح و روشنی است، نظیر: عدم استفادهی ابزاری از رویان، جنین و بدن انسان، عدم کالاانگاری و خرید و فروش آنها، حق زندگی و مرگ توأم با کرامت در مراحل پایانی زندگی و حق برخورداری از مراقبتهای پایهای سلامت برای تمامی اقشار جامعه.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
پذیرش: 1392/5/30 | انتشار: 1396/7/5