۸ نتیجه برای ملاحظات اخلاقی
علیرضا باقری چیمه،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
پدیدهی مرگ مغزی و امکان بهرهگیری از آن در پیوند اعضا اگرچه امیدهای تازهای در نجات جان گروهی از بیماران بهوجود آورده، مسائل فرهنگی، حقوقی و اخلاقی متعددی نیز بههمراه داشته است.
در کشور ژاپن، پیشتازی پزشکان در انجام پیوند قلب از مرگ مغزی در سال ۱۹۶۸ میلادی موجب گردید تا بحث پیرامون این مسأله، چه در بین مجامع علمی و چه در سطح عموم جامعه در این کشور، از حدود سه دهه قبل آغاز و هماینک نیز ادامه داشته باشد. رویکرد ژاپنیها نسبت به این مسأله به اقتضاء پیشینهی فرهنگی خاص خود متفاوت از سایر ملل بوده است، بهگونهای که میتوان واگذاری تصمیمگیری به خود افراد در مورد پذیرش مرگ مغزی بهعنوان مرگ انسان، ممنوعیت برداشت عضو از افراد با سن کمتر از ۱۵ سال، ضرورت وجود موافقت مکتوب خود فرد و همچنین خانوادهی او در مورد اهدای عضو و وجود افتراق بین تشخیص بالینی مرگ مغزی از تشخیص قانونی آن را بهعنوان نمونهای از ویژگیهای قانون پیوند اعضا از مرگ مغزی در این کشور ذکر نمود.
هماینک با وجود گذشت ۱۰سال از تصویب این قانون، جامعهی ژاپن به دلیل مسائل فرهنگی و باورهای اجتماعی آنچنان که باید از این مسأله استقبال ننموده و این امر سبب شده است تا بین توان بالای علمی تخصصی در انجام پیوند اعضا با آمار اندک پیوندهای انجام شده در این کشور فاصلهی زیادی وجود داشته باشد.
کبری جودکی،
دوره ۵، شماره ۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
رشد جمعیت و پیامدهای ناشی از آن یکی از مسائل مهم کشورهای جهان در دهههای اخیر است. جمعیت جهان با رشد حدوداً ۶۷/۱ درصد هر چهل و یک و نیمسال دو برابر میشود. بدون تردید چنین رشدی، معضلات خاصی را برای تمام مناطق جهان بهویژه مناطق با رشد جمعیتی بالا و توان اقتصادی پایین بهوجود میآورد. چنین وضعیتی موجب شده صاحبنظران و سیاستگذاران کشورهای مختلف بهدنبال اجرای سیاستهای کنترل جمعیت و تنظیم خانواده و نگاهداشتن رشد جمعیت در یک حد ثابت، متناسب با وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود باشند. موضوع کنترل جمعیت (کنترل موالید) و تنظیم خانواده را میتوان از یکدیگر تفکیک کرد. کنترل موالید عبارت است از کنترل ارادی تعداد فرزندان و فاصلهگذاری میان فرزندان یک خانواده که رشتهای گسترده از روشهایی را دربرمیگیرد که برای تنظیم باروری انسان بهکار گرفته میشود. این اصطلاح بهطور عمده به معنی کنترل باروری است اما دیگر شیوههای اختیاری، مانند: تأخیر در ازدواج، پرهیز از روابط جنسی پس از ازدواج، عقیمسازی و سقط را نیز شامل میشود.
تنظیم خانواده اتخاذ یک سیاست جمعیتی از سوی خانوادههاست که داوطلبانه و بر پایهی آگاهی، بینش و تصمیمگیری مسؤولانه توسط والدین، بهخاطر ارتقاء تندرستی و بهزیستی اعضای آن به مورد اجرا گذارده میشود. هدف سیاست تنظیم خانواده ایجاد توازن میان امکانات اقتصادی-اجتماعی و تعداد فرزند، آن هم بهصورت آگاهانه و ارادی است. در نتیجه، تنظیم خانواده میتواند در جهت افزایش، کاهش یا هماهنگی تعداد فرزند با مقتضیات زیستی، اقتصادی و اجتماعی خانواده باشد. تمایل و کوشش برای محدود کردن خانوادهها از زمان نخستین مراحل زندگی بشر وجود داشته است. تاریخچهی استفاده از روشها و شیوههای گوناگون جلوگیری از بارداری به قدمت مسألهی تشکیل خانواده است و از قدیم الایام تدابیری برای جلوگیری از بارداری اندیشیده شده است. امروزه، بارداریهای ناخواسته در بین نوجوانان و جوانان نیز به یک معضل بهداشتی و اخلاقی تبدیل شده و روشهای پیشگیری از بارداری در این گروه ملاحظات اخلاقی خاص خود را دارد. بسیاری از متخصصان اخلاق علیه مصرف گستردهی داروهای باروری صحبت میکنند. آنها نگران این هستند که نتیجهی اینها از بین بردن کودکان بیشتر است. در حالی که بیشتر پزشکان عقیده دارند که والدین باید تصمیم بگیرند که چند بچه میخواهند. بسیاری از پزشکان عقیده دارند که استفاده یکسره از داروهای باروری خطر بیملاحظه شدن و بیپرواشدن را بهدنبال دارد. بسیاری از مردم فکر نمیکنند که کنتراسپشن ( جلوگیری از ناباروری) و تعقیم مسألهی اخلاقی باشد. در حقیقت، بسیاری از Ethicists و فیلسوفان اخلاق وقتی این مسائل را بیان میکنند که موضوع تعقیم اجباری نظیر تعقیم مجرمین - عقب ماندههای ذهنی و مادران غیرمسؤول و پیشگیری درنوجوانان و جوانان مطرح شود.
آزیتا گشتاسبی، سید علی آذین،
دوره ۵، شماره ۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
آموزش جنسی به معنای ارائهی دانش و مهارتهای لازم برای اخذ تصمیمات آگاهانه، مسؤولانه و سالم در خصوص مسائل جنسی است. اهمیت برنامههای آموزش جنسی با توجه بهدسترسی آسان به منابع اطلاعاتی که گاهی غلط هستند، تغییر در شکل زندگی و خطراتی مانند ایدز، خشونتهای جنسی و بارداریهای ناخواسته که نه تنها جوانان بلکه خانوادهها و جوامع را تهدید میکند بر کسی پوشیده نیست. اما بر سر نحوهی ارائه و محتوای این آموزشها همواره بحثهای جدی وجود داشته است. یک نگرانی عمده در این مورد تأثیر این آموزشها بر رفتارهای جنسی، سلامت افراد و جامعه و نیز ترویج فعالیت جنسی خارج از عرف در جامعه و بهخصوص میان جوانان است اما شواهد علمی تأیید میکنند که نبود اطلاعات مناسب با احتمال بیشتر شروع فعالیتهای جنسی پیش از ازدواج و در سن کمتر و با شرکای جنسی بیشتر همراه بوده و بسیاری از این افراد در معرض خطراتی همچون سوء استفاده جنسی، بارداری ناخواسته یا ابتلاء به بیماریهای منتقله به روش جنسی هستند. اما سؤال اساسی که در اینجا مطرح میشود این است که پردهپوشی در این موارد قادر به حفظ جامعه خواهد بود؟ اگر دانستن و اطلاعات مناسب به منظور حفظ سلامت جنسی را از جمله حقوق مرتبط با سلامت در افراد جامعه بدانیم، آیا از نظر اخلاقی مجاز هستیم افراد و بهخصوص جوانان را از اطلاعات و تواناییهایی که برای سلامت حال و آیندهی آنها ضروری است محروم کنیم؟ و بالاخره آیا عدم آموزش توسط مجاری قانونی و علمی به معنای عدم جستوجوی اطلاعات و کسب این اطلاعات از منابعی که هیچ کنترلی بر آنها وجود ندارد است؟
مهناز سنجری، فاطمه خوشنوا، صدیقه سالمی،
دوره ۵، شماره ۹ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
اخلاق یکی از مبانی اصولی در ارزشیابی است و استانداردهای اخلاقی نظیر صداقت، رازداری، سودرسانی و عدم آسیب در ارزشیابی آموزشی دانشجویان علوم پزشکی حائز اهمیت بسیاری است که توجه به این اصول و استانداردهای مورد نظر در آزمونسازی میتواند ملاحظات اخلاقی در این زمینه را برآورده سازد. یکی از وظایف اساتید گروه پزشکی توجه به این ملاحظات در ارزشیابی دانشجویان است. رعایت اصول ارزشیابی عادلانه در کل مراحل آزمون از قبیل طراحی، آمادهسازی دانشجویان، اجرا و گزارشدهی نتایج ضروری است. در دستیابی به اهداف آموزشی هیچگاه توجه به ملاحظات اخلاقی نباید نادیده گرفته شود. لازم است سؤالات برگرفته از اهداف آموزشی بوده و آزمون با توجه به محتوای ارائه شده عادلانه باشد. همچنین، آزمون باید از روایی و پایایی مناسب برخوردار بوده و به خوبی بین گروه بالا و پایین افتراق ایجاد کند. آمادهسازی آزمون شامل ارائهی اطلاعات، مهارتها و نگرشهایی است که به دانشجو کمک میکند حداکثر عملکرد خود را در آزمون نشان دهد. دانشجویان باید مطلع باشند که چه محتوایی آزمون میشود و هر عنوان چه تعداد سؤال دارد و چه سطح شناختی را پوشش میدهد. عدم ارائهی اطلاعات به دانشجویان در مورد محتوای آزمون میتواند از جانب دانشجو به معنای تهدید یا تنبیه بهدلیل عدم توجه در کلاس، اشکال در تکالیف درسی و عدم دستیابی به انتظارات معلم باشد که در این صورت غیر اخلاقی است. در نهایت، اساتید باید دانشجویان را آماده کنند تا نسبت به آزمون نگرش مثبت داشته باشند. احساسات و افکار منفی موجب میشوند دانشجویان از انجام فعالیتهای آماده سازی آزمون پرهیز کنند. یکی دیگر از مسؤولیتهای اخلاقی اساتید فراهم آوردن شرایط مساوی و عادلانه در اجرای آزمون است؛ بهگونهای که تمامی دانشجویان حداکثر میزان و شانس مساوی در ارائهی توانمندیهای خود داشته باشند. همچنین، طول آزمون باید بهصورتی باشد که تمامی دانشجویان امکان پاسخگویی داشته باشند. دانشجویان باید در مورد شرایط آزمون آگاهی کافی داشته باشند. مثلاً مدت زمان آزمون چقدر است، از چه منابعی لازم است استفاده کنند و چه وسیلهی خاصی باید همراه داشته باشند. گرفتن آزمون بدون برنامه و اطلاع قبلی از دانشجویان، میتواند حالت تنبیهی یا تهدیدکننده داشته باشد و غیراخلاقی محسوب میشود. از دیگر ملاحظات اخلاقی آزمون توجه به اثرات منفی نتایج آزمون در دانشجو است. لازم است استاد پس از آزمون بازخورد سریع و دقیق به دانشجو ارائه دهد و اثرات نتایج را در دانشجو بررسی کند. در مواردی که نتایج رضایتبخش نیست استاد و دانشجو با مشارکت یکدیگر فرایند یادگیری را مرور کرده و به برطرف کردن نقاط ضعف میپردازند. در دهههای اخیر رویکرد ویژهای به ملاحظات اخلاقی در ارزشیابی شده است و کدهای آزمون سازی و ارزشیابی عادلانه یکی از اسنادی است که به مفهوم عدالت در ارزشیابی میپردازد. توجه به این ملاحظات موجب ارتقاء کیفیت ارزشیابی، ترغیب دانشجویان و بهبود فرایند آموزش خواهد شد.
مهدی باصولی، سعیده درخش،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
بشر، طی دهههای اخیر، از طرفی با پدیدههای جوی و تغییرات محیطی و از طرف دیگر، با ظهور بیماریهای نوپدید مواجه بوده است. مدیریت بیماریهای نوپدید، مستلزم درنظرگرفتن رویکرد اخلاقی برای کنترل و مراقبت از این بیماریهاست. معضلات اخلاقی حاصل از پیشرفتهای تشخیصی و درمانی نوین در علم پزشکی، ضرورت پرداختن به اخلاق پزشکی را دوچندان کرده است. یکی از بیماریهای نوپدید در قرن حاضر که تقریباً، همهی جهان با آن روبهرو شدهاند، بیماری کروناویروس است. مطالعهی حاضر، با هدف بررسی ضرورت توجه کادر درمانی، به ملاحظات اخلاقی در مراقبت از بیماران مبتلا به ویروس کووید ۱۹، انجام شده است. در این پژوهش، علاوه بر استفاده از مقالات منتشرشده دربارهی این بیماری که از اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی تا اوایل سال ۲۰۲۰ میلادی نگاشته شدهاند و همچنین، بهرهگیری از پژوهشهای داخلی که ابعاد متفاوت این بیماری را بررسی کردهاند، مصاحبههایی نیز، با بهبودیافتگان بیماری کروناویروس انجام شده است. این مصاحبهشوندگان، در بازهی زمانی آغاز فراگیری ویروس، اوایل بهمنماه ۱۳۹۸ تا اواخر مهر ۱۳۹۹، در بیمارستان شهیدصدوقی استان یزد، بستری بودهاند. بررسیها نشان میدهد توجه هر چه بیشتر به ملاحظات اخلاقی در مراقبت از بیماران مبتلا به بیماری کووید ۱۹، نیازمند گنجاندن آموزش اخلاق حرفهای و پزشکی به ارائهدهندگان خدمات درمانی به این بیماران است و برای مدیریت بهینهی این بیماری، ضروری به نظر میرسد.
حمید مقدسی،
دوره ۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
ملاحظات اخلاقی تعریفشده برای ارائهکنندگان مراقبت در استفاده از پروندهی پزشکی بیماران، کاملاً بر پایهی منشور حقوق بیمار، بهویژه حق حریم خصوصی و محرمانگی اطلاعات است. کاربران پروندهی پزشکی بیماران، به دو دستهی مجاز( Authorized) و غیرمجاز (Unauthorized ) تقسیم میشوند و
بر همین اساس، سیاستهای افشای (Information Disclosure Policy) داخلی و خارجی اطلاعات پروندهی بیماران مشخص میشود. ارائهکنندگان مراقبت بر اساس اصل نیاز بهدانستن (Need to Know) مجاز به استفاده از محتویات پروندهی پزشکی، با رعایت حق محرمانگی و تبعیت از سیاستهای افشای داخلی اطلاعات هستند و کاربران غیرمجاز که متشکل از کارکنان اداری و افراد خارج از سازمان مراقبت بهداشتی هستند، به دلیل نداشتن دسترسی به پروندهی بیماران، صرفاً مشمول اجرای سیاستهای افشای خارجی اطلاعات هستند که قطعاً امکان دسترسی به اطلاعات هویتی بیماران را ندارند. نکتهی شایستهی تأمل این است که تغییر شکل پروندهی پزشکی از کاغذی به الکترونیک، بر ملاحظات اخلاقی ارائهکنندگان مراقبت در استفاده از آن، اثری چشمگیر میگذارد که پرداختن به آن اهمیت دارد. پروندههای پزشکی کاغذی، صرفاً از حیث امنیتِ مکانِ نگهداری، میتوانست محل بحثهای اخلاقی قرار گیرد؛ ولی پروندهی الکترونیک پزشکی، از جنبه های اخلاقیِ شامل: رعایت احترام بیمار با تأکید بر استفاده از اطلاعات او، حریم خصوصی و محرمانگی، امنیت، همچنین تمامیت و دردسترسبودن اطلاعات، ممکن است در معرض خطر باشد. اعضای تیم مراقبت، بهویژه پزشکان و پرستاران که سطح دسترسیشان به پروندهی پزشکی از سایر اعضا بیشتر است، باید با توجه به حریم خصوصی بیمار و حق محرمانهماندن اطلاعات پزشکی او، در هنگام بهکارگیری فناوری اطلاعات برای مراقبت، از بروز تهدیدهایی که محرمانگی و امنیت اطلاعات را به خطر میاندازند، جلوگیری کنند.
محمد شجاعی نیا،
دوره ۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) ، رهیافتی تحولگرایانه و نوآورانه در مراقبتهای بهداشتی است که میتواند فرایندهای تشخیصی، درمانی، اداری، آموزشی، پژوهشی و مدیریتی را دگرگون سازد. سیستمهای هوش مصنوعی بر نحوهی استدلال، تصمیمگیری و ارائهی مراقبت اثر میگذارند؛ لذا، در کاربرد با چالشهایی ازجمله ملاحظات اخلاقی مواجه هستند که ریشه در ماهیت منحصربهفرد نظام سلامت دارد؛ جایی که رفاه و اعتماد بیماران و استقلال عملکرد مراقبان سلامت، بسیار اهمیت دارد. برای این مطالعه که از نوع کیفی است، منابع اطلاعاتی مختلف، ازجمله مجلات و مقالات و نشریههای مرتبط با موضوع مطالعه شدند؛ سپس، با بررسی کاربردهای هوش مصنوعی در محیطهای بالینی و تأثیر آن بر ارتباط افراد با نظام سلامت، تصمیمسازیها و گردش کار بالینی، ملاحظات اخلاقی مرتبط با آن استخراج گردید. نتایج نشان میدهد، بهکارگیری هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی، علیرغم مزایای گستردهی آن در پیشگیری، تشخیص، درمان، پیشبینی، تصمیمسازی، اتوماسیون فرایندها و روتینها، توصیههای دارویی و درمانی، هدایت اعمال جراحی، پزشکی شخصیسازیشده، سیستمهای پزشکی از راه دور و کاربردهای متنوع دیگر، با مجموعهای از ملاحظات اخلاقی مواجه است که برای تضمین استفادهی مسئولانه و عادلانه از این فناوریها، باید مدنظر قرار گیرد. این ملاحظات، شامل مسائل مربوط به حریم خصوصی (Privacy) بیماران و امنیت دادهها، انواع سوگیریها (Bias) ، شفافیت (Transparency) ، توضیحپذیری (Explainability)، تفسیرپذیری (Interpretability) ، مسئولیتپذیری (Responsibility) ، پاسخگویی (Accountability) ، رضایت آگاهانه (Informed Consent) ، میزان تأثیر بر روابط مراقبان سلامت و بیماران، دسترسی عادلانه و برابری در بهرهمندی از مزایای هوش مصنوعی، استفادهی مناسب و بجا از فناوری، استفادهی اخلاقی از اتوماسیون، حفظ کرامت انسانی، نظارت و تنظیمگری صحیح، مسائل قانونی و حقوقی و پیامدهای بلندمدت، ازقبیل جلوگیری از سوءاستفادهی بیمهگران یا کارفرمایان از اطلاعات پیشبینیکننده و سایر موضوعات مرتبط با حقوق بیماران است. استفاده از هوش مصنوعی در مراقبتهای بهداشتی، مستلزم ایجاد چهارچوبهای اخلاقی و حقوقی و برقراری تعادل بین نوآوریها با اصول انسانی حاکم بر نظام سلامت است، تا ضمن بهرهبرداری از مزایای این فناوری، از حریم خصوصی، عدالت، برابری و کرامت انسانی محافظت شود. تمرکز بر نظارت مداوم و همسوسازی سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی با ارزشهای انسانی میتواند اعتماد به این فناوری را تقویت کند و این اطمینان را به وجود آورد که ضمن رعایت استانداردهای اخلاقی، هوش مصنوعی میتواند بهطور مسئولانه در خدمت بهبود سلامت عمومی جامعه قرار گیرد.
جلال سعیدپور، علیرضا حاجی زاده،
دوره ۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
در قرن حاضر، کشور ایران یکی از سریعترین کشورهای جهان در زمینهی رشد سالمندی جمعیت است و پیشبینی میشود، بیش از ۲۰درصد از کل جمعیت کشور، در سال ۱۴۲۰ سالمند باشند. ازآنجاکه سالمندان، مصرفکنندگان اصلی خدمات سلامت هستند، پرداختن به ملاحظات اخلاقی در ارائهی خدمات سلامت به این قشر جمعیتی، حائز اهمیت است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مرور شواهد مربوط به ملاحظات اخلاقی در ارائهی خدمات سلامت به سالمندان در ایران انجام شد. مطالعهی حاضر از نوع مرور حیطهای بود که با استفاده از پروتکل ششمرحلهای و Arksey و O'Malley انجام شد. برای شناسایی شواهد مرتبط، در پایگاه های داده ای انگلیسی زبان Web of Science ، PubMed , Scopus و فارسی زبان SID , Magiran , Iran Medex , Google Scholar بدون محدودیت زمانی جستوجو انجام گرفت. بعد از غربالگری و انتخاب مطالعات، پژوهشگران از فرم استخراج داده برای شناسایی و دستهبندی نتایج استفاده کردند. روش تحلیل روایتی برای تحلیل دادهها به کار گرفته شد. از بین ۶۷۳ مطالعهی شناساییشده، ۱۷ مطالعه برای تحلیل انتخاب شدند. خدمات همهجانبهی پیشگیری، تشخیصی، درمانی و توانبخشی به سالمندان، باید مبتنی بر اصول و ارزشهای انسانیاسلامی مقبول جامعه ارائه شود. حفظ شأن و کرامت سالمندان در تمامی مواقع، رعایت اخلاق در تعامل با سالمندان، خودمختاری و استقلال سالمندان در تصمیمگیریهای مرتبط، توجه به اصول عدالت و سودمندی در مداخلات درمانی، همدلی و خوشرویی در بین ارائهدهندگان، اطمینان از محرمانگی و رازداری و حفاظت از اطلاعات، توجه به حریم خصوصی، کسب رضایت آگاهانه در مراکز سلامت، توجه به آموزههای دینی و اسلامی در مراقبت از سالمندان، مسئولیت نهادهای دولتی و غیردولتی در جلوگیری از انگ و تبعیض بین سالمندان، انجامدادن اقدامات درمانی بهنگام و اخلاقمحور، پایبندی ارائهدهندگان به کار تیمی و رفتار علمی و حرفهای، حمایت از سالمندان بهعنوان قشر جمعیتی آسیبپذیر در اولویتبندی خدمات، جلوگیری از تعارض منافع در مراقبتهای سالمندان و استفاده از خدمات سلامت ایمن، مقرونبهصرفه، معتبر و مبتنی بر شواهد برای سالمندان، از مهمترین ملاحظات اخلاقی لازم برای ارائهی خدمات سلامت به سالمندان هستند. با توجه به قطعیبودن سالمندی در ایران، باید در ارائهی خدمات سلامت به سالمندان، به ملاحظات اخلاقی شناساییشده در پژوهش حاضر، توجه شود؛ بنابراین، توصیه میشود، سیاستگذاران و مدیران و ارائهدهندگان، اقداماتی را در سطوح وزارت بهداشت، دانشـگاههای علوم پزشکی و مراکز ارائهدهندهی خدمات سلامت به سالمندان بهمنظور ترویج اصول و ارزشهای انسانی اسلامی انجام دهند.