جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای رحم جایگزین

هدی احمری طهران، عصمت جعفربگلو، نازنین ضیاء شیخ الاسلامی، زهرا عابدینی، اعظم حیدرپور،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده

یکی از روش‌های انتخابی برای زنانی که به‌دلیل مشکلات پزشکی، به‌خصوص نداشتن رحم، قادر به باروری نیستند استفاده از رحم جایگزین است. با توجه به بحث برانگیز بودن این روش و لزوم بررسی جنبه‌‌های مختلف اخلاقی و حقوقی آن، هدف این مطالعه بررسی نگرش زنان نابارور مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری حضرت معصومه (س) قم نسبت به رحم جایگزین بوده است.
 این مطالعه‌ی توصیفی - مقطعی با استفاده از روش نمونه‌گیری آسان بر روی ۳۰۰ زن نابارور انجام شد. اطلاعات توسط پرسشنامه‌ای۲ قسمتی که حاوی مشخصات فردی وعبارات نگرشی بود جمع آوری و با کمک آزمون‌‌های توصیفی و تحلیلی در سطح معنی‌داری ۰۵/۰> P آنالیز شد.
نتایج نشان داد ۳/۶۱ درصد زنان نابارور نسبت به رحم جایگزین، دارای نگرش مثبت و ۷/۳۸ درصد دارای نگرش منفی هستند. هم‌چنین بیش‌ترین اولویت عبارات نگرشی «ترس از ایجاد رابطه‌ی عاطفی بین مادر جانشین و نوزاد و نیز مشکلات هنگام تحویل نوزاد از مادر جانشین به زوج متقاضی» بود. بین نوع نگرش مثبت با سن، میزان تحصیلات زن، میزان تحصیلات مرد، تعداد سال‌‌‌های نازایی و میزان درآمد سرپرست خانواده ارتباط آماری معنی‌داری با همبستگی مستقیم مشخص شد (۰۵/۰> P).
با توجه به نگرش مثبت اکثریت افراد مورد مطالعه نسبت به رحم جایگزین و از آن‌جا که آگاهی از باورها و تمایلات خانواده‌ها برای قانونمندکردن رحم جایگزین و حفظ حقوق آنان اهمیت بسیاری دارد، لذا، پژوهش‌‌‌های جامع‌تری در این زمینه و هم‌چنین در بین گروه‌‌‌های مختلف جامعه توصیه می شود.


مصطفی کاظمی، عبدالحسن کاظمی، محمد مسعودی فر، نجات فیض اللهی،
دوره ۵، شماره ۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

آیا عاشق می‌خواهد معشوق را تصاحب کند یا خود را به معشوق تسلیم کند؟ یا عشق در این میان صحنه‌ی گردان است و قصد اثبات اصالت خود را دارد؟ هدف از تصاحب معشوق چیست؟ جست‌وجوی هویت؟ درک هویت جدید؟ شناسایی عمق بیش‌تری از چیستی معشوق؟ تکمیل و ارتقا سطح هویت خود؟ شناسایی ذات عشق؟ درک رابطه‌ی فیمابین عشق و عاشق و معشوق؟ یا عاشق در معشوق مزایا و محسناتی می‌یابد که حفظ نسل خود را از طریق وی در قیاس با دیگران اصلح می‌یابد؟ و معشوق نیز چنین رویکردی به عاشق دارد؟

اگر تلفیقی از موارد فوق را در نظر بگیریم، در این صورت، فرزند حاصله، سمبل تحقق غایت و کمال رابطه‌ی عاشقانه خواهد بود و به منزله‌ی مکمل هویت و شخصیت طرفین رابطه‌ی عشق تلقی خواهد شد. حال اگر تولد فرزند و بقاء نسل منوط به استفاده از رحم جایگزین باشد، آیا اساس موضوع مخدوش نخواهد شد؟ غایت تمنای طرفین چگونه به مادر جایگزین و رحم جایگزین و در نهایت به فرزند رشد‌یافته در رحم جایگزین منتقل می‌شود؟ آیا برای تحقق تولید نطفه و جنین و احتساب فرزند حاصله به‌عنوان تبلور عشق و نهایت تمنای زوجین، صرف وجود رابطه‌ی ژنتیکی کافی است؟ آیا ذوب و گم‌شدن زوجین در همدیگر در یک رابطه‌ی عاشقانه منجر به تولد نوزاد برای احتساب فرزند حاصله به‌عنوان تبلور عشق ضرورت ندارد؟ آیا می‌توان اراده‌ی طرفین و توافق زوجین برای تولد فرزند از طریق رحم جایگزین را برای ظهور و بروز عشق کافی دانست؟

اساساً رابطه‌ی مابین اراده‌ی عقلایی و احساس عاشقانه چگونه است؟ آیا عشق و عقل با هم آشتی‌پذیرند؟ اراده‌ی عقلایی با ذوب عاشقانه نسبتی دارد؟ و نهایت آن‌که در این میان تکلیف احساس مادری مادر جایگزین و صاحب رحم اجاره‌ای به نوزادی که در بطن وی و از خون و روح وی نمو می‌کند و جان می‌یابد، چیست؟ و اساساً اجاره دادن رحم را همه‌ی مکاتب اخلاقی و همه‌ی فرهنگ‌ها و مذاهب عقلایی، انسانی و حتی شرعی می‌دانند؟ چه عیاری و نسبتی مابین مادر بیولوژیک، مادر ژنتیکی و مادر اجتماعی می‌تواند برقرار باشد یا نباشد. خواجه شیراز چه نغز و خردمندانه فرموده است: که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها.


سید محمد آذین، شیما بهنام‌منش،
دوره ۵، شماره ۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

حمل جایگزین ساده به‌عنوان یک روش کمک‌باروری مدتی است در کشور ما مورد استفاده قرار می‌گیرد و مراکز درمان ناباروری چندی است هر یک به صلاحدید خود به‌نحوی این فرایند را هدایت و اجرا می‌کنند. قانون نیز به روال همیشگی‌اش در برابر توسعه‌ی شتاب‌آلود پزشکی، کم‌تحرک و کند می‌نماید. ناگزیر قرارداد باید خلأ موجود را پر کند. نخستین پرسش‌ها در خصوص چند و چون قرارداد، پیرامون سه محور طرح می‌شود: این قرارداد چه نام دارد؟ این عقد را در کدام دسته و رسته می‌توان طبقه‌بندی کرد؟ چه کسانی در انعقاد این پیمان نقش دارند؟ پاسخ به این سه پرسش را که به ترتیب به‌عنوان ماهیت و طرف‌های قرارداد حمل جایگزین می‌پردازد، می‌توان در بخش نخست این مقاله دریافت.
پس از آگاهی از عنوان مناسب، ماهیت و طرف‌های قرارداد حمل جایگزین، باید به بررسی اصلی‌ترین مفاد آن - که همان تعهدات متقابل طرف‌های عقد است- پرداخت. سر آن نیست تا اهمیت قانون در روابط اجتماعی خرد شمرده شود. اما بی‌حکمت نبوده که گفته اند قرارداد، قانون رابطه‌ی طرف‌های عقد است. این جایگاه هنگامی که در موضوعی با فقدان مقررات موضوعه مواجهیم بس رفیع و یگانه می‌شود. حمل جایگزین نیز از آن دسته موضوعات است. این نوشته قصد دارد در بخش دوم، با در نظر گرفتن ویژگی‌های فرایند حمل جایگزین و اوضاع و احوال خاص جامعه‌ی ایرانی و با استفاده از منابع و نمونه‌های خارجی، تصویری نسبتاً جامع از تعهدات متقابل حامل و والدین ژنتیک را که ضرورت دارد در قرارداد منعکس شود، به‌دست دهد.


محمدرضا رضا نیا معلم،
دوره ۵، شماره ۸ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

بررسی و تبیین صور مختلف حاکم بر استفاده از روش مادر جانشین در تولید فرزند و پاسخ به سؤالات اصلی و فرعی متعدد و ایجاد پشتوانه‌ی نظری برای قراردادهایی از این دست از محورهای اصلی پژوهش در پژوهشگاه رویان و مراکز درمانی کشور است. آیا به لحاظ فقهی و حقوقی یک زن می‌تواند به نفع دیگری بارور شود و آیا انعقاد قرارداد بر آن و تعهد به حمل جنین و تسلیم نوزاد، در چارچوب قواعد عمومی قرارداد‌ها قابل توجیه، صحت و نفوذ است یا نه؟ و سؤالات متعدد دیگری. جمع آوری مطالب به سبک کتابخانه‌ای و اسنادی و تدوین و توصیف متن، به شیوه‌ی فقهی و حقوقی، یعنی توصیفی و تحلیلی با رعایت شیوه‌ی مرسوم در فقه و شیوه‌ی عقلی مرسوم در حقوق خواهد بود.
«باروری برای دیگری از روش‌های جدید پزشکی برای فرزند دار شدن زوجین نابارور است، منظور از باروری برای دیگری اهم از «پذیرش اسپرم زوج یک خانواده‌ی متقاضی یا تخمک بارور «رویان » زوجین متقاضی یا دو بیگانه و پرورش و حمل آن در رحم و تسلیم نوزاد به‌دنیا آمده به زوجین متقاضی است.». واژه‌ی باروری صرف بارداری و حمل نیست بلکه شامل تولید و نشو و نمای فرزند در رحم مادر جانشین به نفع دیگری نیز می‌شود. «قرارداد باروری برای دیگری»، هر نوع توافق و ترتیبات حقوقی است که ناظر به استخدام استفاده از رحم جانشین در خصوص حمل جنین توسط زن صاحب رحم و تسلیم نوزاد به متقاضیان است. « اعتبار » قرار دادی مذکور هم در معنای مشروعیت ( جواز یا عدم جواز ) و حمل صحت یا فساد آن قراردادها منظور است؛ چنان‌که در صورت معتبر بودن قراردادها نفوذ و لازم الاجرا بودن یا نبودن آن‌ها نیز به نوعی در مفهوم اعتبار ملحوظ است. به هر حال، تجویز و تحریم که مقتضای اصلی این نوع قراردادها (تعهد مادر جانشین بر حمل کودک به نفع زوجین متقاضی و تسلیم طفل به‌دنیا آمده به متعهد له) است، به جهاتی قابل دفاع است. استدلال‌های مربوط قادر به اثبات ممنوعیت تمامی صور و مصادیق استفاده از رحم جانشین نیستند، هم‌چنان که توان اثبات تجویز آن‌ها را ندارند.
تجویز مطلق، نه شایسته است و نه قابل دفاع، ممنوعیت مطلق نیز چنین است. بنابراین، پیشنهاد این است که نظام حقوقی باید ظرفیت و انعطاف لازم را در خود ایجاد کند تا تحت شرایطی استفاده از رحم مادر جانشین مجاز شود، و گرنه ضایعات فراوانی برای خانواده‌های محروم از فرزند و جامعه پیش رو است. اساساً پذیرش فرزندخواندگی نیز پاسخی به این راز پنهان و آشکار انسان‌ها بوده است. بنا به فتاوی و استدلال‌های فقهی و حقوقی مربوط به جواز و عدم جواز جانشینی برای باروری، این مکان برای قانون‌گذار جمهوری اسلامی ایران است که در این خصوص تصمیم‌گیری کند.


عباس یداللهی باغلویی، سیدمحمد اسدی نژاد،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

جانشینی در بارداری یکی از طرق درمان ناباروری بوده که به‌موجب آن اسپرم و تخمک زوجین در محیط آزمایشگاه لقاح یافته و به رحم زن دیگری به منظور رشد تا پایان دوره‌ی بارداری منتقل می‌شود که از این زن تعبیر به مادر جانشین می‌شود. طفل متولد از این شیوه نیز مانند هر طفل دیگری به‌موجب ماده‌ی ۱۱۶۸ قانون مدنی باید تحت حضانت ابوین خود قرار گرفته و این حق و تکلیف ابوین است که از او نگه‌داری کنند. حال چنان‌چه مادر جانشین از تحویل کودک به والدین او امتناع کند چه باید کرد؟ به‌نظر می‌رسد از مجموع مقررات قانون مدنی در موارد مختلف و مقررات قانون مجازات و قانون مسؤولیت مدنی، از یک‌طرف مادر جانشین ملزم به تحویل طفل به ابوین بوده و از طرف دیگر در صورت نگه‌داری از طفل، باید از عهده‌ی هر آسیب یا صدمه‌ی وارده برآید.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به اخلاق و تاریخ پزشکی ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb