۴۱۳ نتیجه برای اخلاق
فاطمه بدر، مصطفی روشنزاده، سمیه محمدی، مینا شیروانی، سمانه دهقان ابنوی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
با توجه به نقش مهم سازمانهای بهداشتی و رفتار و عملکرد پرستاران در دستیابی به اهداف سازمانها، بنیانهای اخلاقی پرستاران میتواند به رفتارها و تصمیمهای آنان و در نتیجه، به جو و فرهنگ سازمانیشان شکل دهد؛ لذا مطالعهی توصیفیتحلیلی حاضر با هدف تعیین ارتباط بین بنیانهای اخلاقی و فرهنگ سازمانی، بر روی دویست پرستار که به روش سرشماری انتخاب شده بودند، در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در سال ۱۴۰۲ انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامهی اطلاعات دموگرافیک، بنیانهای اخلاقی و فرهنگ سازمانی جمعآوری و با بهرهگیری از نرمافزار آماری SPSS نسخه ۱۶ و آزمونهای آماری توصیفی (درصد، میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (تی تست، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی و رگرسیون خطی) تجزیه و تحلیل شدند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد، میانگین بنیانهای اخلاقی و فرهنگ سازمانی در پرستاران ارتباطی معنیدار داشت (r=۰,۶۱, P<۰.۰۰۱). ضریب تعیین (R۲=۰,۳۷۲) نیز نشان داد، بنیانهای اخلاقی، حدود ۳۷ درصد از فرهنگ سازمانی را پیشبینی میکنند. از میان ابعاد بنیانهای اخلاقی، ابعاد وفاداری به گروه، احترام به مرجعیت و خلوص ، میتوانند بهطور معنیداری فرهنگ سازمانی را پیشبینی کنند (P<۰,۰۰۱). میانگین نمرهی بنیانهای اخلاقی در پرستاران متوسط و ۱۰۵,۷۴±۲۵.۷ بود. میانگین فرهنگ سازمانی در پرستاران مطلوب و ۱۰۵,۷۴±۲۵.۷ بود. با توجه به نتایج میتوان چنین نتیجه گرفت که با گسترش جو اخلاقی و توسعهی ارزشهای اخلاقی، همانند وفاداری به گروه، احترام به مرجعیت و خلوص در پرستاران میتوان به ارتقاء فرهنگ سازمانی در پرستاران یاری رساند.
شهربانو صالحین،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
همهگیری جهانی، یک اضطرار بهداشت جهانی است که در همهگیری اخیر، بسیاری از مسائل اخلاقی به چالش کشیده شده است. این مطالعه با هدف بررسی چالشها و ملاحظات اخلاق حرفهای مامایی در همهگیری کووید ۱۹ انجام شده است. مطالعهی حاضر، پژوهشی کیفی از نوع تحلیل محتواست. در ابتدا با مروری گسترده بر متون و منابع مرتبط با موضوع، دادههای خام گردآوری شدند. روش نمونهگیری هدفمند بود و مرور متون تا رسیدن به اشباع دادهها ادامه یافت. صحت دادهها، با استفاده از معیارهای لینکلن و گوبا بررسی و دادهها با روش استقرایی تجزیه و تحلیل شدند. نتایج این مطالعه در چهار درونمایه و هفده طبقهی اصلی جای گرفت: اول: چالشهای اخلاقی در تصمیمگیری مراقبتهای مامایی و مکان زایمان (چالشهای اخلاقی زایمان در منزل، چالشهای اخلاقی زایمان در بیمارستان، رویارویی با چالشهای اخلاقی)، دوم: اصول اخلاق بالینی (منفعت، توزیع عادلانه و انصاف، همبستگی، اعتماد، وظیفهی مراقبت)، سوم: اصول اخلاقی در مدیریت (دغدغه و احترام برابر، بهحداقلرساندن آسیبهای همهگیر، همکاری بینبخشی و تصمیمگیری مبتنی بر شواهد)، چهارم: حمایت از حقوق ماماها (حمایت روانی از ماماها، ملاحظات جنسیتی در ماماها، آموزش ماماها، سلامت محیط کار، سیاستهای حمایتی ماماها). ماماها در همهگیریها با چالشهای اخلاقی متعددی روبهرو میشوند. تدوین چهارچوبی اخلاقی، برای تصمیمگیری در همهگیریها میتواند به رویارویی با این چالشها کمک کند.
مصطفی روشن زاده، علی تاج، سمیه محمدی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
در وضعیت کنونی سیستم بهداشتی، راهبردی که مدیران پرستاری در تصمیمگیری اخلاقیشان مدنظر قرار میدهند، میتواند نتایج مختلفی را برای بیماران و پرستاران و سیستمهای بهداشتی به دنبال داشته باشد؛ لذا، مطالعهی حاضر با هدف تبیین راهبردهای تصمیمگیری اخلاقی در مدیران پرستاری انجام شد. تحلیل محتوای کیفی قراردادی حاضر در سال ۱۴۰۱ در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. هجده مدیر پرستاری، به روش هدفمند انتخاب شدند؛ سپس، با استفاده از مصاحبههای بدون ساختار عمیق انفرادی، از آنان مصاحبه شد و دادهها با بهرهگیری از رویکرد گرانهایم و لاندمن، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج شامل یک طبقه (انسانمداری) و سه زیرطبقه (مشتریمداری، ارزشگذاری نسبت به شأن کارکنان و تعارض رعایت حقوق بیمار و کارکنان با پیروی از خطمشیهای سازمانی) بود. مدیران پرستاری سعی کردند، با استفاده از راهبردهای مشتریمداری، ارزشگذاری نسبت به کارکنان و اولویت حقوق بیمار و کارکنان بر ضوابط سازمانی، تصمیمهای اخلاقیشان را بر اساس اصل انسانمداری اتخاذ کنند. نتایج مطالعهی حاضر نشان میدهد، مدیران پرستاری همسو با رعایت حقوق بیماران و کارکنانشان تصمیمگیری میکنند؛ ولی گاهی این تصمیمها با منافع سازمانها تعارض دارد؛ ازاینرو، باید موانع موجود را که موجب فراهمشدن موقعیت برای این گونه تعارضات میشوند، شناسایی کرد. افزایش تعهد سازمانی در مدیران نیز میتواند در کاهش تصمیماتی که منافع گروههای مختلف مشتریان و کارکنان و سازمانهای بهداشتی باشد، مؤثر باشد.
سعید نظری توکلی، سعید غدیرزاده طوسی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
درمان جان بیمارانِ در معرض خطر یا ضرر جبرانناپذیر، عملی واجب است؛ باوجوداین، گاه بهواسطهی پیری، شدت بیماری یا نبود درمان تعریفشده، بیمار در وضعیتی است که بنا به تشخیص کادر پزشکی، شروع یا ادامهی درمان اثری در بهبودی او ندارد یا اثر آن، چنان ناچیز است که در عرف پزشکی نادیده انگاشته میشود. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و به استناد منابع کتابخانهای انجام شده است، بر آن بودیم تا با مطالعهی تطبیقی «درمان بیهوده» در اخلاق پزشکی، با عنوان «اسراف» در فقه اسلامی، نشان دهیم تا چه اندازه میان آنها سازگاری مفهومی وجود دارد؛ همچنین، با توجه به حرمت اسراف در آموزههای فقهی، آیا انجامدادن درمان بیهوده از نظر شرعی حرام است؟ برای این منظور، ابتدا «درمان بیهوده» و شاخصههای آن در متون پزشکی، سپس ملاحظات اخلاقی انجامدادن آن تبیین شد؛ در نهایت، پس از تحلیل واژهی اسراف با استناد به منابع لغوی، فقهی، روایی و تفسیری از نظر مفهومی و موضوعی و حکمی، میزان سازگاری درمان بیهوده با اسراف، بر اساس مطالعهی تطبیقی، بررسی شد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد، درمان بیهوده به این دلیل که موجب هدررفتن اموال شخصی یا عمومی میشود و برای بهبودی یا سلامت بیمار سودمند نیست، غرض عقلایی ندارد و مصداق اسراف است؛ بدینترتیب، انجامدادن درمان بیهوده نهتنها واجب نیست، بلکه چون مصداق اسراف است، حرام شمرده میشود؛ پس، انجامدادن آن، افزون بر عقوبت اخروی، ازآنجاکه مستلزم اتلاف مال دیگری است، مسئولیت مدنی نیز دارد.
راحله سموعی، فرزانه محمدی سفید دشتی، نرگس مشکینه، مصطفی امینی رارانی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
رعایت اصول اخلاق در پژوهش توسط پژوهشگران، در ارائهی یافتههای مبتنی بر شواهد و کاربردی و متعاقب آن، حل مسائل جامعه و توسعهی دانش، نقش زیربنایی دارد؛ بااینحال، با وجود کارگاههای آموزشی متعدد برگزارشده و آگاهیافزایی، همواره شاهد برخی عملکردهای غیراخلاقی در حوزهی پژوهش هستیم؛ ازاینرو، شناسایی عوامل مرتبط برای برنامهریزیهای کاربردی و پیشگیرانه ضروری است. در این زمینه مطالعه با هدف شناسایی تعیینگرهای روانیاجتماعی مرتبط با عملکرد اخلاقی پژوهشگران در انجام و انتشار آثار پژوهشی انجام شد. مطالعه با رویکرد کیفی و تحلیل محتوای قراردادی انجام شد. ۲۹ عضو هیئت علمی و پژوهشگر از دانشگاههای علوم پزشکی کشور در رشته و تخصصهای مختلف، بهصورت هدفمند و با انجام مصاحبه نیمهساختاریافته در مطالعه شرکت کردند. برای طبقهبندی دادهها از روش تحلیل محتوای کیفی و برای ارزیابی دادهها از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده شد. ۱۳۶ کد، ۲۰ طبقهی فرعی و ۴ طبقهی اصلی، حاصل تحلیل دادهها بود. عوامل مرتبط با عملکرد اخلاقی پژوهشگران در حین انجامدادن و انتشار آثار پژوهشی در مصاحبه با پژوهشگران که در قالب طبقههای فرعی نمایان شدند، عبارت بودند از: «قوانین»، «یادگیری اجتماعی»، «دانش و سواد» و «ویژگیهای روانشناختی». طبق یافتههای این مطالعه، عملکرد اخلاقی پژوهشگران در حوزهی پژوهش، حاصل تعامل عوامل اجتماعی، فردی، شخصیتی و قانونگذاری است. برخی عوامل، مثل ویژگیهای شخصیتی، دیرپا و مقاوم و فردی هستند؛ درحالیکه عوامل اجتماعی، گسترده و رایج و عمومیترند. سیاستگذاران و مدیران مرتبط با حوزهی پژوهش میتوانند با بهکارگیری روشهای آموزشی و فرهنگسازی و تغییر رفتار، برای بهبود عملکرد اخلاقی پژوهشگران و اخلاقمحوری در حوزهی پژوهش اقدام کنند.
میترا بهرامی، محدثه شایگان جمال، مریم افشاری، امید نجم روشن،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
اخلاق در پژوهش، شاخهای از اخلاق حرفهای است و به آن دسته از اصول اخلاقی که پژوهش را از آغاز تا پایان کار هدایت میکنند، میپردازد. نادیدهگرفتن مسائل اخلاقی در پژوهش گاهی بدون تعمد و صرفاً به سبب بیاطلاعی از اخلاق حرفهای پژوهشگری صورت میپذیرد؛ بنابراین، مطالعهی حاضر با هدف تعیین عوامل تسهیلگر و بازدارنده بر رعایت اخلاق در تحقیقاتِ دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام شد. این مطالعهی کیفی با رویکرد تحلیل محتوای استقرایی صورت گرفت. جامعهی هدف، دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی همدان بود و ۲۹ دانشجو در مصاحبههای نیمهساختاریافته شرکت کردند. شرکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تحلیل دادهها با استفاده از روش Diekelmann و همکاران انجام شد. برای اعتبارسنجی دادهها، از روش استراوس و کوربین استفاده شد. عوامل مؤثر بر رعایت اخلاق در پژوهش، شامل دو بخش عوامل فردی و شخصیتی (دقیقبودن و اخلاقمداربودن دانشجو و استادان و داشتن اطلاعات کافی دربارهی اخلاق در پژوهش) و عوامل محیطی (اطلاعرسانی و آشنایی با روش تحقیق، نحوهی برخورد استادان با دانشجو، محرمانهبودن اطلاعات، سختگیری استادان، داشتن چهارچوب مشخص از طرف دانشگاه، رعایت حق دانشجو و وضع قوانین بازدارنده) است. تقویت عوامل تسهیلگر و پیشگیری از عوامل بازدارنده در رعایت اخلاق در پژوهش، به تلاش مشترک دانشجویان و استادان و دانشگاه نیاز دارد. دانشجویان باید دقت و آگاهی کافی را در خود توسعه دهند و استادان باید بهعنوان الگوی اخلاقی عمل کنند. مسئولان در دانشگاهها باید چهارچوبهای مشخصی برای رعایت اخلاق تدوین و ارائه کنند و همه افراد درگیر در امر پژوهش باید به عملیکردن آن پایبند باشند.
احسان شمسی گوشکی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
پزشکی تدافعی، مجموعهی اقداماتی است که پزشکان و سایرحرفهمندان پزشکی با انگیزهی دفاع از خود در برابر تهدیدها و خطرات احتمالی پیشِ رو، بهویژه جلوگیری از شکایت بیمار یا محکومشدن در محاکم قضایی، به اشکالِ مختلف، ازجمله پزشکی تدافعی مثبت و منفی انجام میدهند. با توجه به اینکه پیشگیری از شکایت و رسیدگی حقوقی، مهمترین انگیزهی انجامدادن چنین اقداماتی است که از لحاظ اخلاقی اغلب ناموجه تلقی میشوند، صدور احکام قضایی علیه پزشکان میتواند این رفتارها را تشدید کند. با توجه به گزارشهایی از صدور احکام کیفری علیه برخی پزشکان در ایران و واکنش برخی انجمنهای حرفهای به این موضوع، مقالهی حاضر با اشاره به مستندات و دادههای موجود دربارهی شیوع گستردهی پزشکی تدافعی در ایران، به بررسی آثار صدور چنین احکامی بر نظام سلامت و ارائهی برخی پیشنهادها برای مدیریت موضوع پرداخته است. هدف از نوشتن این مقاله، تأکید بر اهمیت توجه به انگیزههای تدافعی پزشکان در ارائهی خدمات سلامت و عوامل اثرگذار بر آن، بهویژه ترس از محکومیتهای کیفری است که میتواند موجب افزایش این رفتارهای تدافعی در بین پزشکان و تشدید تأثیرات منفی ناشی از آنها بر نظام ارائهی خدمات سلامت شود.
نحله زارعی فرد، صدیقه ابراهیمی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
اخلاق و دانش پزشکی، از اجزای جداییناپذیرِ برنامههای آموزشی رشتهی پزشکی هستند. تشریح عملی بدن انسان، بهعنوان یک روش آموزشی ارجح در مراحل اولیهی آموزش پزشکی، فرصتی مناسب برای کاشت بذر هنجارهای اخلاق پزشکی در ذهن پزشکان آینده است. هدف از این مطالعهی مروری، بررسی رخدادهای غیراخلاقی در تاریخچهی علم تشریح و تحولات اخلاقی بعدی در تشریح بدن انسان، بهمنظور تأکید بر حفظ ارزشهای اخلاقی بدن اهداکنندگان در سالن تشریح است. برای یافتن مستندات مرتبط، مقالات چاپشده بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۳ در پایگاههای دادهی اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکالر و ریسرچ گیت، با کلمات کلیدی مربوط، جستوجو و ارزیابی شدند. بررسیها نشان میدهد، در گذشته، تشریح بدن انسان بر روی اجساد مجرمان اعدامشده یا با روشهای غیرقانونی انجام میشد و تا اوایل دههی ۱۹۶۰ اصل اخلاقی احترام به خودمختاری نادیده گرفته میشد؛ اما از قرن بیستم به بعد، بحث استفاده از اجساد اهدایی با کسب رضایت آگاهانه به میان آمد و باعث شد دانشگاهها در قرن بیستویکم از این منبع در امر آموزش استفاده کنند و بدینترتیب، راهحلی مقبول برای پُر کردن خلأهای اخلاقی تشریح فراهم شود. تبیین استانداردهای مربوط به ملاحظات اخلاقی اجساد اهدایی، برای دانشجویان پزشکی ضروری است. بدن انسان، بهعنوان یک منبع علمی ارزشمند، شایستهی برخورد محترمانه در چهارچوب مرزهای اخلاقی و بر اساس دستورالعملها و قوانین است. رعایت بالاترین استانداردهای اخلاقی لازم، در مؤسسات آموزشی برای اطمینانبخشیدن به اهداکنندگان دربارهی تصمیم خود ضروری است.
سیمین کوکبیاصل، ساره ذکاوت، سمیه رستمخان، ابوالفضل دهبانیزاده، مهسا قائمیزاده، میلاد امیری،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
بخش مراقبتهای ویژه، محیطی چالشبرانگیز و پرفشار است که پرستاران روزانه در آن با تصمیمات اخلاقی دشواری مواجه میشوند؛ لذا، این تحقیق با هدف تعیین همبستگی استدلال اخلاقی و تعلقپذیری بالینی در پرستاران بخشهای ویژهی ایران انجام شد. مطالعهی حاضر، از نوع مقطعی، توصیفیتحلیلی بود و بر روی ۱۲۶ پرستار شاغل در بخش مراقبتهای ویژهی بزرگسالان بیمارستانهای شهر یاسوج در سال ۱۴۰۲ انجام شد. در این مطالعه از روش تمامشماری استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای تعلقپذیری بالینی و استدلال اخلاقی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای تی مستقل، آنووا، رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با نرمافزار SPSS نسخهی ۲۶ صورت گرفت. بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین و انحراف معیار نمرهی کل تعلقپذیری بالینی و استدلال اخلاقی پرستپاران، بهترتیب ۷۵/۱۳ ± ۶۸/۱۰۹ و ۵۰/۵ ± ۰۷/۳۶ بود. این نتایج نشاندهندهی سطح خوب تعلقپذیری بالینی و استدلال اخلاقی متوسط است؛ همچنین، بین محل خدمت و تعلقپذیری بالینی رابطهی معنیدار آماری مشاهده شد (۰۲/۰ =p)؛ اما بین تعلقپذیری بالینی و استدلال اخلاقی رابطهی معنادار آماری مشاهده نشد (۰۵/۰p>). علیرغم اینکه بین تعلقپذیری بالینی و استدلال اخلاقی پرستاران ارتباط معنیدار مشاهده نشد، برخی خصوصیات دموگرافیک، دارای ارتباط معنیدار و پیشبینیکننده برای تعلقپذیری بالینی پرستاران بود. توصیه میشود، مسئولان و مدیران پرستاری از نتایج این مطالعه برای ارتقاء سطح استدلال اخلاقی و حس تعلقپذیری به محیط بالینی پرستاران استفاده کنند.
حسین فصیحی، سید احمد فاضلی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
در دنیای فلسفه، اندیشمندان بسیاری با تفکرات عمیق و گاه شگفتانگیز، دریچهای نو به سوی درک هستی گشودهاند. در این میان، اسپینوزا، با دیدگاهی منحصربهفرد، پیوندی عمیق میان اخلاق و دین و ذات الهی ترسیم میکند. اسپینوزا معتقد است، کتابهای مقدس، فراتر از آموزههای مذهبی، نقشی انگیزشی برای عمل اخلاقی در انسان ایفا میکنند. او ریشهی فضیلت را در طبیعت و ذات انسان جستوجو میکند و معتقد است، خوبی و بدی اعمال، ذاتی آنها نیست، بلکه به خداوند، بهعنوان مبدأ خیر و شر بازمیگردد. در نهایت، اسپینوزا با اعتقاد به ضرورت فراگیر، اخلاق را نیز از این قاعده مستثنی ندانسته و آن را مستند به ذات الهی میداند. این دیدگاه نشان میدهد، اخلاق و همهی اعمال انسان در چهارچوب ضرورتهای طبیعت و ذات الهی اتفاق میافتد. بررسی دیدگاههای اسپینوزا روشن میسازد، انسان با ذات الهی وحدت دارد و رابطهی میان دین و اخلاق از نوع هماهنگی و تعامل است. این دو مقوله در فلسفهی اسپینوزا، در یک مسیر قرار میگیرند و به انسان در مسیر سعادت و فضیلت یاری میرسانند. این رویکرد بدیع، نهتنها درک ما را از اندیشههای اسپینوزا ژرفتر میکند، بلکه با ایجاد پلی میان دین و عقل و سلامت، راه را برای بازاندیشی در باب اخلاق پزشکی و معنویت در جهان امروز هموار میسازد. این پژوهش، با نگاهی نقادانه به دیدگاههای اسپینوزا، زمینهساز پژوهشهای آینده در حوزهی فلسفهی اخلاق، دین و اخلاق پزشکی خواهد بود و میتواند به گفتوگوی سازنده میان سنت و مدرنیته کمک کند.
سوره خاکی، مسعود فلاحی خشکناب، فرحناز محمدی شاهبلاغی، گل بیاض جان، محمدعلی حسینی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
فرایند انتقال خبر بد به بیمار و خانواده، نیازمند مشارکت جمعی است. در کشورهای مختلف، برای این فرایند، راهکارهایی متناسب ارائه شده است. این مطالعه با هدف ارائهی راهنمای عمل، مبتنی بر تجربیات بیماران و خانوادهها و کارکنان درمان در بخشهای مراقبت ویژه، در سه مرحله انجام گرفته است. در مرحلهی اول با ۳۱ مشارکتکننده، نمونهگیری هدفمند، مصاحبهی عمیق انجام گرفت و پیشنویس اولیهی راهنمای عمل تدوین شد. در مرحلهی دوم، متخصصان در دو جلسه بحث گروهی، پیشنویس اولیه را بررسی و پیشنویس ثانویه طراحی شد. در مرحلهی سوم، ۴۳ متخصص حوزهی سیاستگذاری و تصمیمگیری، راهنمای عمل تدوینشده را با روش دلفی اعتبارسنجی کردند. راهنمای عمل در ۸ گام اصلی و ۴۳ گام فرعی برای اعلام خبر ناگوار به بیمار و خانواده تدوین شد. برای این فرایند، سه مرحلهی قبل از اعلام خبر (بررسی، برنامهریزی و آمادهسازی، هماهنگی) حین اعلام خبر (اعلام خبر بد، حمایت عاطفی، جمعبندی و مستندسازی) و بعد از اعلام خبر (ارجاع و پیگیری) شناسایی شد. امید است با استفاده از این راهنمای عمل، فرایند اعلام خبر ناگوار در بخشهای مراقبت ویژه تا حصول نتیجهی مطلوب، تسهیل شود و پیامدها و آسیبهای ناشی از آن کاهش یابد. در نهایت، ارائهدهندگان مراقبت سلامت به کمک این راهنما میتوانند، با درنظرگرفتن ترجیحات بیمار و خانواده، ضرورت روشهای علمی و استاندارد اعلام خبر ناگوار و رعایت اصول اخلاق حرفهای را در کانون توجه قرار دهند.
رضا عبداللهی، آیناز باقرزادی، میرحسین احمدی، یوسف احمدی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
یکی از عواملی که به نظر میرسد بر خستگی از شفقت در پرستاران نقش دارد و موجب تعدیل آن میشود، حمایت سازمانی است؛ لذا، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین حمایت سازمانی و خستگی ناشی از شفقت در پرستاران بخش اورژانس انجام شد. این پژوهش، مطالعهای توصیفیتحلیلی است. جامعهی پژوهشی این پژوهش، تمامی پرستاران بخشهای اورژانس بیمارستانهای آموزشیدرمانی شهر ارومیه، در سال ۱۴۰۳ بودند. تعداد ۱۵۰ پرستار بر اساس معیارهای ورود به مطالعه و به روش تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش، از سه پرسشنامهی مشخصات دموگرافیک، حمایت سازمانی آیزنبرگر و خستگی شفقت فیگلی، برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. دادهها نیز با نرمافزار spss۱۵ تحلیل شدند. (۰,۴۵- = r و ۰.۰۵ >P) نتایج نشان داد، بین حمایت سازمانی و خستگی از شفقت، ارتباط معکوس و معنیدار وجود دارد. میانگین نمرهی حمایت سازمانی در پرستاران بخشهای اورژانس، ۵۴/۰± ۱۳/۲۱ بود؛ همچنین، میانگین نمرهی خستگی شفقت ۵۴/۸ ± ۷۳/۲۷ ، رضایت شفقت ۸۱/۱ ± ۷۳/۳۸ و استرس ترومای ثانویه ۸۲/۴ ± ۴۵/۲۸ بود. میانگین نمرهی کل پرسشنامهی کیفیت کاری پرستاران ۳۲/۴ ± ۹۳/۳۱ بود. با توجه به نتایج مطالعهی حاضر و تأثیر حمایت سازمانی در کاهش خستگی از شفقت در پرستاران، مدیران و سیاستگذاران پرستاری باید با انجامدادن اقداماتی مانند بهبود اوضاع کاری و توجه به نیازهای پرستاران، زمینه را برای ارتقاء حمایت سازمانی از آنها فراهم آورند تا موجب کاهش و تعدیل خستگی از شفقت در پرستاران شوند.
حمیدرضا نمازی، نوید روان،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
ملاحظات پزشکی دربارهی سالمندی، قدمتی به اندازهی خود پزشکی دارد؛ بااینحال، به دلیل وجود مناقشات پیرامون در نظرگرفتن سالمندی، بهعنوان بیماری یا روند عادی زندگی، طب سالمندی با تأخیر از پزشکی مجزا شد. تفکیک طب سالمندی از سایر تخصصهای پزشکی، نه بر اساس موقعیت یک ارگان خاص از بدن و نه بر اساس فرایندهای پاتوفیزیولوژیک مشخص، بلکه بر مبنای دورهای از زندگی است. از طرفی دورههای مختلف زندگی، مانند سالمندی از موضوعات طبیسازی نیز هستند؛ ازاینرو، طب سالمندی ممکن است گاه دچار طبیسازی سالمندی و مخاطرات آن شود؛ علاوهبراین، نسبیبودن مفهوم سالمندی و وابستگی آن به زمینههای اجتماعی میتواند منجر به ایجاد سردرگمی در فهم موضوع طب سالمندی شود. پرهیز از این مخاطرات نیازمند تأمل فلسفی و اخلاقی بر مفاهیم سلامت و بیماری و سرشت سالمندی است. این مقاله بهطور مشخص میکوشد نشان دهد، طبیسازی سالمندی چه نسبتی با طب سالمندی دارد و مصادیق و دربردارندههای فلسفی و اخلاقی آن چیست. با توجه به اینکه انتظار میرود، ایران در دهههای آینده، با بحران سالمندی روبهرو باشد، این تأمل فلسفی در سطوح مختلف میان پژوهشگران فلسفه و اخلاق پزشکی، پژوهشگران و متخصصان طب سالمندی و همچنین در جامعهی مدنی میتواند به فاصلهگذاری میان طب سالمندی و طبیسازی سالمندی، افزایش انسجام و کارایی طب سالمندی و ارتقاء سلامت سالمندان منتهی شود.