۴ نتیجه برای فیاض بخش
سیدعبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامینیا، احمد فیاض بخش،
دوره ۳، شماره ۵ - ( (ویژه نامه حقوق بیمار) ۱۳۸۹ )
چکیده
کرامت انسانی از برجسته ترین موضوعهای بررسی شده در همهی زیر گروههای علوم انسانی است. همهگیر بودن و گستردگی جستارها در اینباره، آن را مسألهای سهل و ممتنع نموده است. به رغم کشش فراوان اندیشمندان به آن، کمتر بهدرستی بدان پرداخته شده و گرفتاریهای فراوانی در پژوهشهای آن دیده میشود. شاید نتایج گوناگون و گاه متناقض در اینباره، دستاورد نبود یک شیوهی همهپذیر در پژوهش کرامت باشد. بیشتر پژوهشگران تلاش نمودهاند تا باورها یا دریافتهای خود در اینباره را سامانمند سازند؛ ولی کمتر کوشیده شده است تا بنیادهای فکری و دغدغههای اندیشمندان دیگر واکاوی و برآورده گردیده؛ یا به پاسخی اقناعی و خردپذیر در آن زمینه دست یابند. با نگاه به برجستگی این جستار و جایگاه زیرساختی آن در دیگر تصمیمسازیها، این نگاره تلاش بر آن دارد تا برخلاف رایج، گامی پس نهد و پژوهشگران را پیش از پرداختن به این موضوع و با چشمپوشی از رسیدن به هر نتیجه، به نکاتی چند در راهبرد جستوجو و لغزشگاهها و لغزشها در پژوهش آن یادآوری نماید. از برترین این نکتهها میتوان به ضرورت پرداختن به موضوع با برهانهای عقلی پیش دینی و دوری از برداشتهای احساس محور، ضرورت رسیدن به یک باور جهان شمول، دقت در تعاریف کرامت و بهویژه انسان و سستیهای آنها، دستاوری گونهی بودن کرامت و ملاک آن و تمایز جایگاه بود و نمود در تعیین مصادیق نام برد.
سیدعبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامینیا، احمد فیاض بخش، علیرضا باقری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( آذر ماه ۱۳۸۹ )
چکیده
پایهترین جستار در دانشهای انسانی همان جستار انسان یا مردم است. اگر چه آشنایی نخستین همگان با مفهوم کلان مردم، به جهت رویارویی هر روزه با مصادیق آن، به احساس بینیازی بسیاری، از پرداختن به تعریف و شناسه آن گردیده است. بیتوجهی در شناخت و شناسهی انسان میتواند ما را از دستیابی به نتایج تعمیمپذیر باز دارد و ما را بهسوی تصمیمهای روبینانه و گروهی و گذرا بکشاند. اما بهراستی لغزشگاههایی نیز در راه شناسهی انسان هست: برونرفت از تعریف مفهوم به توضیح واژگان انسان، جدا نبودن زیستی گونههای جانداران از یکدیگر تا مرز انکار عینیت گونهها، درآمد به درگیریهای نامگرایان و برونگرایان، نارسایی تعریفهای زیستی (ریختی، زایایی ، ژنتیکی و رفتاری) مردم و نیز کاستی تعریف منطقی آن.
در نگاه ما ملاک فراگیر و جداگری دربارهی انسان زیستی در دست نیست؛ از این رو، حقوق و ویژگیهایی که در دانشهای انسانی برای انسان بر میشماریم، از نگاه فلسفی نمیتواند منسوب به انسان زیستی گردد. در تلاش برای پیوست این گسست، در تعاریف انسان کمینه مشترک پذیرفته و انسان فلسفی دانسته شده و اختلافات و استثناها بدان الحاق گردیده است. آشکار است که الحاقی هم پایه با اصل نیست و میباید که دربارهی آن دو، پذیرای مراتب گردید و گرنه ملحق کلاً از مقولهی فلسفی انسان بیرون خواهد بود. دست کم در رویکرد ثبوتی، آنچه تفاوت چیستاری میان انسان و دیگر جانداران ایجاد مینماید، مفهوم زیستی و حتی شناسایی انسان نیست. هرچند در رویکرد اثباتی، این تعریف گاه تنها ابزار در دسترس برای جداگری نمونههای مردم باشد. خودآیینی و گزینش آزاد، ملاک راستین این شناسه تواند بود.
سید عبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامی نیا، احمد فیاض بخش،
دوره ۷، شماره ۵ - ( دی ماه ۱۳۹۳ )
چکیده
بسیاری از دانشمندانی که دربارهی کرامت انسانی کار میکنند، کرامت انسانی را ذاتی و برآمده از نهاد مردم میدانند. همچنین، همگان بر این باورند که کرامت انسانی دارای هستی بیرونی، جدا از هستی مردم نیست. بر این پایه، ناگزیریم کرامت را اعتباری و پیمانی یا انتزاعی و برگرفته بدانیم. دریافت شهودی و پایدار کرامت، هرچند که از سوی همه پذیرفته نیست، دست کم نگاه باورداران را از اعتباری بودن کرامت دور کرده است. بیشتر گمان میشود که کرامت پیمانی، نپذیرفتن کرامت ذاتی است؛ در حالی که این برداشت، نادرست و برآمده از لغزش اندیشه و نبود ریزبینی در شناخت است. نگارنده در تلاش است تا نخست اعتبار یا انتزاع بودن کرامت را بررسی کند و با نگاه به ارزشی بودن مفهوم کرامت و دلالت آن بر باید و نبایدهای اخلاقی و استناد بر نشدنی بودن انتزاع چنین موضوعات از اعیان خارجی، رای بر اعتباری بودن مفهوم کرامت بدهد. نویسنده با نگاه به ضرورت بودن اعتبارگری برای هر اعتبار، به جستوجوی پیمانگزار یا منشأ اعتبار کرامت میپردازد. آنگاه اعتبارات ارزشی درونزاد را بیارزش و نامعتبر دانسته، هستومندان بیرونی نااندیش یا کهترینه را نیز بی صلاحیت و ناتوان از پیمانگزاری کرامت و مهتری میشمارد. در پاسخ به چگونگی پایداری و دریافت ذاتی کرامت اعتباری نیز، نیاز به پایداری پیمانگزار را به میان میکشد. در پایان نیز آن هستی پایدار اندیشمند مهتر از مردمِ و به مردم مهتری بخش را خداوند دانسته، دریافت شهودی کرامت اعتباری را نیز برآمده از پیوند آفرینشی و همسویی و همپیمانی نهاد مردم با او میداند.
سید عبدالصالح جعفری کرمانشاه، بهین آرامی نیا، احمد فیاض بخش،
دوره ۷، شماره ۶ - ( اسفند ماه ۱۳۹۳ )
چکیده
از فرازهایی که در جستار کرامت انسانی باید پرداخته شود، ملاک یا سنجهی آن است. سخن آن است که چه چیز انسان را سزاوار چنین گرامیداشتی کرده است؟ مردم چه ویژگی دارد که دیگر جانوران ندارند و از این رو گرامیتر از آنان است؟ اگرچه دانش زیستشناسی نیز بر جدایی گونهها تلاش میکند و از این نگاه در پژوهشهای انسانی نیز شایان نگریستن است، در پژوهشهای کرامت در جستوجوی آندسته از جداییها هستیم که دگرگونی چیستاری با دیگر جانداران بسازد و بتواند پایهای برای پیوند کرامت شود. در این راه، دگریهای ریختشناسی، تودهای و ساختار ژنتیکی نمیتواند دارای چنین ویژگی باشد و رفتارها نیز بازگشت به اندیشهی مردم دارد. این جستوجو دانشمندان را به شناسهی انسان بر پایهی خرد رسانید. نگاه نویسندگان بر آن است که خرد نیز نمیتواند پایهی کرامت باشد. اندازهای از هوش و خرد در دیگر جانداران و دستگاهها هست و نمیتواند سازندهی جدایی چیستاری شود. همچنین، خرد میتواند در جایگاه ابزاری برای بهتر زیستن، همانند دیگر تواناییها شمرده شود. در نگاه نویسندگان، توان گزینش یا اختیار، ویژگی جداگر مردم از دیگر جانوران است که رفتارهای آنها تنها بر پایهی ساختار آفرینشی یا نیاز برپا میشود. این گزینش چون به برگزیدن آزادانهی چیزهایی میانجامد که خوب و بد، زشت و زیبا و مفاهیم ارزشی از آنها بر میآید، میتوانند به مردم نسبت ارزشی هماهنگ با خود را بپیوندند. از این رو، گزینش، زمینهی کرامت را آفریده و گونهی گزینش، ارزش هماهنگ با خود را به گزیننده خواهد بخشید.