جستجو در مقالات منتشر شده


۱۲ نتیجه برای توکل

زهرا توکل، وحید بزرگی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( فروردین ماه ۱۳۸۸ )
چکیده

در این مقاله ابتدا به بررسی اعتبار دانش سنتی در مقابل دانش مدرن در چارچوب بحث‌های فلسفه‌ی علم پرداخته شده است. پس از آن،‏ با اشاره به افزایش توجه جهانی به دانش سنتی از جمله طب سنتی، مذاکرات جاری در مجامع بین‌المللی به‌ویژه سازمان جهانی مالکیت فکری برای حمایت از دانش سنتی مورد بررسی قرار گرفته است. آن‌گاه،‏ پس از اشاره به ذخایر غنی کشورهای در حال‌ توسعه به‌ویژه ایران در زمینه‌ی دانش و طب سنتی و گونه‌های زیستی مثل گیاهان دارویی که به‌طور وسیعی از طرف کشورهای توسعه‌یافته به یغما می‌رود، بر ضرورت تلاش برای ایجاد سازوکارهای لازم برای حمایت حقوقی از دانش و طب سنتی در هر دو سطح ملی و بین‌المللی تأکید شده است. سرانجام،‏ پیشنهادهایی برای شناسایی،‏ ثبت و حمایت از دانش و طب سنتی ارائه گردیده است.


عطااله پور عباسی، میثم توکلی بینا،
دوره ۳، شماره ۵ - ( آذر ماه ۱۳۸۹ )
چکیده


سعید نظری توکلی، نسرین نژادسروری،
دوره ۵، شماره ۷ - ( بهمن ماه ۱۳۹۱ )
چکیده

رازداری یکی از قواعد کهن حرفه‌ی پزشکی است که ضمن تأثیر بر چگونگی رابطه‌ی میان پزشک و بیمار، تأمین کننده‌ی منافع فردی بیمار و پزشک و هم‌چنین مصالح اجتماعی است. در آموزه‌های دینی نیز ضمن تأکید بر وجوب رازداری، افشاکننده‌ی راز به‌دلیل ارتکاب گناه کبیره، سزاوار مجازات اخروی دانسته شده است. امروزه، با ابداع روش‌های نوین تشخیصی و درمانی و گستردگی دامنه‌ی اطلاع‌رسانی، زمینه‌ی افشای راز بیماران بیش از پیش فراهم شده است. این مقاله‌ی مروری حاصل یک مطالعه‌ی توصیفی است. برای جمع‌آوری اطلاعات از مطالعه‌ی کتب معتبر و جست‌وجو در منابع اینترنتی و مقالات مرتبط استفاده شد. پس از توضیح مفاهیم و مبانی رازداری در اخلاق پزشکی، هم‌چنین اخلاق فضیلت‌گرای اسلامی، در بررسی تطبیقی، اشتراک‌ها و تفاوت‌های این دو دستگاه اخلاقی در مسأله‌ی رازداری بررسی و تبیین می‌شود. صرف نظر از تأکید آموزه‌های اخلاق پزشکی و اخلاق اسلامی بر ضرورت حفظ رازداری در جلب اعتماد عمومی، رازداری در اخلاق اسلامی به‌واسطه‌ی در بر گرفتن دو حوزه‌ی راز خود و راز دینی، افزون بر راز دیگری، از گستردگی بیش‌تری برخوردار بوده و فرد رازدار به‌واسطه‌ی امانتداری، از پاداش اخروی هم بهره‌مند خواهد شد. هم‌چنین، در اخلاق پزشکی، تنها رفتار کادر درمانی مورد ارزیابی قرار گرفته و به انگیزه و حالات نفسانی آنان توجهی نمی‌شود، اما در اخلاق اسلامی، از آن جهت که ویژگی‌های نفسانی افراد مورد ارزیابی اخلاقی قرار می‌گیرد، رازداری امری پایدارتر بوده و بدون هیچ‌گونه نظارت خارجی کارایی خود را حفظ خواهد کرد.


غلامحسین توکلی،
دوره ۵، شماره ۷ - ( بهمن ماه ۱۳۹۱ )
چکیده

در چند دهه‌ی اخیر اتانازی یا مرگ ‌ترحمی یکی از مسائل بسیار مهم در حیطه‌ی اخلاق پزشکی بوده است. در برخی از کشورها قتل بیمار لاعلاج با رضایت وی به رسمیت شناخته شده است اما در اکثر کشورهای جهان چنین کاری از نظر اخلاقی قابل نکوهش است و مرتکب آن را به لحاظ حقوقی مجرم می‌دانند. خیلی از متفکران حوزه‌ی اخلاق با این امر مخالفند و معتقدند باید اتانازی را به رسمیت شناخت. آنان به دفاع از دیدگاه خویش دلایل گوناگونی عرضه می‌دارند. یکی از دلایل آن‌ها این است که بین فعل و ترک هیچ تفاوتی نیست و چون تقریبا در همه‌ی کشورهای جهان پزشکی را که به‌خاطر اصرار بیمار لاعلاج و رضایت بستگان وی، صرفاً از ادامه‌ی درمان چشم‌پوشی کرده و با این‌کار باعث مرگ بیمار شده، مجرم تلقی نمی‌کنند باید با پزشکی هم که در این فرایند دخالت فعال داشته (البته با رضایت مریض) به همین سان برخورد شود. آنان می‌گویند به لحاظ اخلاقی بین قتل منفعل با قتل فعال هیچ تفاوتی نیست و اگر یکی مجاز است باید دیگری هم مجاز باشد. یکی از جنجال برانگیز‌ترین این متفکران در این بحث James Rachels است که با طرح تئوری تساوی و دفاع از آن با استناد به مثال‌های موازی و توازن دلایل می‌کوشد تا نشان دهد که در صورت تساوی سایر شرایط مثل نتایج عمل و نیت فاعل بین فعل و ترک تفاوتی وجود ندارد. کسانی دلایل وی را نقد کرده‌اند. در این مقاله دلایل او و نقدهای مطرح شده مورد بحث و ارزیابی قرار می‌گیرد و در پایان که بخش کلیدی مقاله است سعی خواهد شد به استدلال وی به نحوی قانع‌کننده‌تر از دیگران پاسخ داده شود. ما این‌کار را با اشاره به انواع عواملی که در ارزیابی یک وضعیت مؤثر است انجام خواهیم داد و نشان داده خواهد شد که بین فعل و ترک همواره تفاوت وجود دارد، گو این‌که این تفاوت در برخی از وضعیت‌ها به‌خاطر پر رنگ شدن سایر فاکتورها چندان به چشم نیاید.


سعید نظری توکلی، نسرین نژادسروری،
دوره ۶، شماره ۵ - ( آذر ماه ۱۳۹۲ )
چکیده

معضلات اخلاقی حاصل از پیشرفت‌های تشخیصی و درمانی نوین در علم پزشکی، ضرورت پرداختن به اخلاق پزشکی را صد چندان کرده است. اخلاق پزشکی یک «علم» است، از این‌رو، با روش‌ و معیار علمی سروکار دارد. لازمه‌ی محقق شدن اهداف هر علم تعریف دقیق و رفع ابهامات پیرامون آن است. با وجود تعریف‌های مختلف ارائه شده در ارتباط با علم اخلاق پزشکی هنوز پاره‌ای از مسائل هم‌چنان در هاله‌ای از ابهام مانده است. بخش مهمی از دانش ما، پاسخ به چیستی‌هاست و این پاسخ چیزی جز تعریف نیست. تعاریف، قسمت عمده‌‌ی ادراکات ما را شامل می‌شوند و نمی‌توان از به‌کارگیری آن خودداری کرد. این مقاله‌ی مروری حاصل یک پژوهش توصیفی است. برای جمع‌آوری اطلاعات از مطالعه‌ی کتب معتبر و جست‌وجو در منابع اینترنتی و مقالات مرتبط خارجی استفاده شد. این نوشتار ضمن تأکید بر لزوم تبیین تعریف علم و ویژگی‌های تعریف منطقی، برخی از تعاریف علم اخلاق پزشکی را ارزیابی کرده و با اشاره به نقاط ضعف موجود در آن‌ها، ضرورت ارائه‌ی تعریف منطقی از این علم و ملاحظات لازم را متذکر می‌شود.
مریم کریمی نقندر، نسرین توکلی، فریبا برهانی، محدثه محسن پور،
دوره ۸، شماره ۵ - ( بهمن ماه ۱۳۹۴ )
چکیده

چکیده

برای داشتن عملکرد اخلاقی در پرستاری، در درجه‌ی اول پرستاران باید ابعاد و مسائل اخلاقی را در حرفه‌ی خود شناخته و نسبت به آن در تمام ارتباطات و مداخلات پرستار- بیمار حساس باشند. این حساسیت باید از ابتدای آموزش در دانشجویان شکل بگیرد تا نظام سلامت پایه‌های محکم و قوی داشته باشد. قرار گرفتن در محیط بالینی و آموزشی هر کدام به‌نحوی بر حساسیت اخلاقی تأثیرگذار است. هدف از این مطالعه تعیین و مقایسه‌ی میزان حساسیت اخلاقی دانشجویان سال سوم و چهارم پرستاری و پرستاران شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال ۱۳۹۳ است. در این مطالعه‌ی توصیفی - مقطعی از پرسشنامه‌ی حساسیت اخلاقی Lutzen استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به فرمول حجم نمونه‌ ۱۱۰ نفر در هر گروه نمونه‌گیری شدند. نمونه‌گیری از دانشجویان سال سوم و چهارم به‌صورت تصادفی و از پرستاران در دو مرحله (مرحله‌ی اول خوشه‌ای و مرحله‌ی بعد تصادفی ساده) انجام شد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی با نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.

میانگین و انحراف معیار نمره‌ی حساسیت اخلاقی در پرستاران ۳۶/۰±۳۳/۳ و دانشجویان پرستاری ۳۵/۰±۲۷/۳ بود و مقایسه‌ی این دو گروه با آزمون آماری Independent T-test اختلاف معنی‌دار نشان نداد (۰۵/۰<P و ۰۶/۱-=t و ۲۱۸=df). میانگین نمره‌ی حساسیت اخلاقی بر حسب ویژگی‌های دموگرافیک تفاوت آماری معنی‌دار نداشت. میزان حساسیت اخلاقی در دانشجویان پرستاری و پرستاران دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد از حد مطلوبی برخوردار بود که این می‌تواند به‌عنوان نقطه‌ی قوتی برای برنامه‌ریزان سیستم سلامت محسوب شود


محسن رضائی آدریانی، سعید نظری توکلی، مهرزاد کیانی، محمود عباسی، محسن جوادی،
دوره ۱۰، شماره ۰ - ( سال ۱۳۹۶ ۱۳۹۶ )
چکیده

اخلاق پزشکی، دانشی کهن است. برخی از موضوعات مطرح در آن، سابقه‌ای تاریخی دارد و برخی دیگر از چالش‌های آن، نوین است و با پیشرفتهای فناوری پدید آمده است. یکی از این چالشها که سابقه‌ای تاریخی دارد اما به‌تازگی نمودی بیشتر یافته، «بی‌نتیجه­‌بودن درمان» است. در تعریف آن گفته شده است، درمانی که نتواند به هدف تعیین‌شده‌ی خود برسد، بی‌نتیجه‌ خواهد بود. این موضوع در اواخر دهه‌ی هشتاد میلادی، تحت عنوان واژه‌ی Medical Futility وارد متون پزشکی شد. براساس این بررسی، میتوان نتیجه‌ گرفت که این واژه را زمانی باید به کار ببریم که احتمالاً، اقدام درمانی، نتیجه‌‌ی مطلوب و آن «نتیجه‌»ای را که تیم سلامت و بیمار/خانواده به دنبال آن هستند (سلامت بیمار)، محقق نخواهد کرد. در کشور ما برای این عبارت، معادل‌هایی گوناگون ارائه شده است؛ «بیفایدگی پزشکی»، «بیهودگی در پزشکی» و حتی «درمان نابه‌جا» از آن جمله‌اند. این مقاله در جست‌وجوی معادل فارسی مناسب برای این مفهوم است. ازآنجاکه ممکن است استفاده از تعابیری مانند «بیهوده» یا «بیفایده»، باعث برداشت نادرست و پدیدآمدن سوءتفاهم میان بیمار/خانواده و تیم پزشکی شود و اعتماد بین بیمار/خانواده و تیم پزشکی را در معرض آسیب قرار دهد، بهترین تعبیری که به نظر می‌رسد می‌توان جایگزین این واژه‌ی انگلیسی کرد، تعبیر «درمان بی‌نتیجه» است.

اعظم راستی، رضا بهنام‌فر، جواد توکلی بزاز،
دوره ۱۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

Direct-to-consumer genetic testing تست‌های تجاری ژنتیک هستند که به‌طور مستقیم در اختیار متقاضیان قرار گرفته و اطلاعات ژنتیک افراد را بدون دخالت سیستم‌های بهداشتی و بیمه‌ای در اختیار آنان قرار می‌دهد. اینگونه تستها می توانند در رابطه با مدیریت و نظارت بر سلامت افراد کمک­کننده باشند، اما مسائل اخلاقی و قانونی اینگونه آزمایش‌ها کاملأ نوپا و نیازمند توجه و مطالعه‌ی ویژه است. مقاله‌ی حاضر به بررسی چالش‌های این‌گونه آزمایش‌ها از طریق تحلیل اطلاعاتی که به روش کتابخانه‌ای گردآوری شده، پرداخته است. به نظر می­رسد با گسترش دامنه چنین آزمایش‌‌هایی نیاز به آموزش پیرامون این‌گونه تست‌ها،  ایجاد یک زیرساخت مناسب برای ارائه‌ی آنها و شکل‌‌گرفتن سیستم‌های قانونگذار و نظارتی و طراحی چارچوبی که شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی DTC-GT در قالب آن فعالیت کنند،از همیشه مهم‌تر به نظر می‌رسد.

سعید نظری توکلی، محمدرضا حاجی اسماعیلی، امیدوار رضایی میرقائد، سعیده ناطقی‌نیا،
دوره ۱۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

بررسی میزان سازگاری فرایند پذیرش بیمار با موازین اخلاقی‌حرفه‌ای، نقشی بسزا در کاهش رخنه‌های رفتاری کادر درمانی و افزایش رضایتمندی بیماران دارد؛ ازاین‌رو، بر آن هستیم تا با واکاوی فرایند پذیرش بیمار در بخش آی‌سی‌یو و شناسایی رخنه‌های عملکردی کارکنان آن، زمینه‌ی تعالی هرچه بیشتر خدمت‌رسانی در آن را فراهم کنیم. پژوهش حاضر، مطالعه‌ای کیفی است که با مصاحبه‌ی عمیق با ۲۸ نفر از کارکنان بخش آی‌سی‌یو جراحی مغز و اعصاب بیمارستان لقمان، در بازه‌ی زمانی زمستان ۱۳۹۶ انجام شده است. اطلاعات مورد نظر، جمع‌آوری و داده‌ها با کدگذاری باز، گزینشی و محوری تحلیل شده‌اند. پژوهش حاضر نشان می‌دهد که شش مقوله‌ی «به‌کارگیری افراد فاقد صلاحیت حرفه‌ای کافی»، «اثرگذاری سلیقه‌های شخصی در روابط حرفه‌ای»، «انتظارهای غیرمنطقی»، «نداشتن مهارت‌های ارتباطی»، «بی‌توجهی به امکان پذیرش بیمار جدید» و «فعالیت در دیگر مراکز درمانی»، وضعیت عملکردی کارکنان بخش آی‌سی‌یو جراحی مغز و اعصاب را توضیح می‌دهند. از مجموع آنچه گذشت، چنین به ‌دست می‌آید که «نبود حساسیت اخلاقی نسبت به حرفه و اهمیت آن» در کارکنان بخش آی‌سی‌یو، به‌عنوان پدیده‌ی مرکزی ناشی از نادیده‌انگاری اهمیت تدوین فرایندهای شفاف برای فعالیت‌های مختلف در بخش آی‌سی‌یو و نداشتن تربیت حرفه‌ای کارکنان است. این امر سبب می‌شود تا برخی از کارکنان بخش آی‌سی‌یو بکوشند از اجرای موازین تعریف‌شده، چشم‌پوشی و به‌شکل غیررسمی و سلیقه‌ای، رفتارشان را تنظیم کنند که مهم‌ترین پیامد آن، کاهش کیفیت خدمات درمانی و مراقبتی در آن بخش است. گفتنی است این ارزیابی را نمی‌توان به همه‌ی کارکنان این بخش تعمیم داد.

آفرین توکلی،
دوره ۱۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده

اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم هجری قمری، ایران درگیر بیماری‌هایی همه‌گیر، مانند طاعون و وبا بود که بر میزان جمعیت و اقتصاد کشور اثر گذاشت. گسترش این بیماری‌ها، حاصل ناتوانی دولت در سازمان‌دهی مراکز بهداشتی و پیشگیری از این بیماری‌ها با قرنطینه‌ی مرزها بود. مرزهای جنوبی کشور یکی از مهم‌ترین راه‌های انتقال بیماری‌ها بود. ایران، از طریق خلیج فارس، در معرض ورود این بیماری‌ها قرار داشت؛ همچنین، این امکان وجود داشت که بیماری‌هایی که منشأ آن‌ها ایران بود، از این آبراه، به کشورهای همسایه منتقل شود. این بیماری‌ها، بیشتر، از دو طریق منتقل می‌شدند: یکی، ازطریق کشتی‌های تجاری که از هند، به‌ویژه شهرهای کلکته و بمبئی، وارد بندرهای ایران می‌شدند و دیگر، مسیر دریایی کاروان‌های حج. در انتهای قرن سیزدهم، گشایش کانال سوئز رفت‌وآمد کشتی‌های بخار را در خلیج فارس افزایش داد و باعث رونق تجارت در بندرهای جنوبی کشور و انتقال فراوان‌تر و راحت‌تر حاجیان شد. این عامل نیز، در گسترش بیماری‌ها در این گستره‌ی زمانی، نقشی مهم ایفا کرد.

سعید نظری توکلی، حجت عزیزاللهی،
دوره ۱۴، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

جرائم دارویی، فارغ از پیامدهای خسارت‌بار اقتصادی، بهداشت عمومی و سلامت اشخاص را نیز تهدید می‌کند؛ بنابراین، جامعه‌ی جهانی برای مبارزه‌ی مؤثر با آن‌ها، مصمم شده است. در قوانین، موضوع مصادره‌ی اموال، به‌عنوان کیفر برای مجرمان در جرائم دارویی در نظر گرفته شده است؛ درحالی‌که از لحاظ فقهی، این مجازات با چالش‌هایی روبه‌روست. یافته‌های پژوهش حاضر که به روش توصیفی‌تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه‌ای انجام شده است، نشان می‌دهد که قانون‌گذار، در ماده‌ی ۱۸ قانون مربوط به مقررات امور پزشکی و دارویی و مواد خوردنی و آشامیدنی، مصادره‌ی اموال را به‌عنوان مجازات، در برخی از جرائم دارویی، پذیرفته است. از نظر فقهی هم، انسان نسبت به اموال و دارایی‌های خود، حق مالکیت دارد؛ اما معنای آن، مالکیت مطلق وی نیست و بنا بر شرایط خاص و در فرض وجود مصالح عمومی، این حق می‌تواند در قالب مصادره‌ی اموال، نادیده گرفته شود؛ به شرط آنکه راه‌های بازدارنده‌ی دیگری برای ارتکاب جرائم دارویی، اجراشدنی نباشد.

سعید نظری توکلی، سعید غدیرزاده طوسی،
دوره ۱۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

 درمان جان بیمارانِ در معرض خطر یا ضرر جبران‌ناپذیر، عملی واجب است؛ باوجوداین، گاه به‌واسطه‌ی پیری، شدت بیماری یا نبود درمان تعریف‌شده، بیمار در وضعیتی است که بنا به تشخیص کادر پزشکی، شروع یا ادامه‌ی درمان اثری در بهبودی او ندارد یا اثر آن، چنان ناچیز است که در عرف پزشکی نادیده انگاشته می‌شود. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و به استناد منابع کتابخانه‌ای انجام شده است، بر آن بودیم تا با مطالعه‌ی تطبیقی «درمان بیهوده» در اخلاق پزشکی، با عنوان «اسراف» در فقه اسلامی، نشان دهیم تا چه اندازه میان آن‌ها سازگاری مفهومی وجود دارد؛ همچنین، با توجه به حرمت اسراف در آموزه‌های فقهی، آیا انجام‌دادن درمان بیهوده از نظر شرعی حرام است؟ برای این منظور، ابتدا «درمان بیهوده» و شاخصه‌های آن در متون پزشکی، سپس ملاحظات اخلاقی انجام‌دادن آن تبیین شد؛ در نهایت، پس از تحلیل واژه‌ی اسراف با استناد به منابع لغوی، فقهی، روایی و تفسیری از نظر مفهومی و موضوعی و حکمی، میزان سازگاری درمان بیهوده با اسراف، بر اساس مطالعه‌ی تطبیقی، بررسی شد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد، درمان بیهوده به این دلیل که موجب هدررفتن اموال شخصی یا عمومی می‌شود و برای بهبودی یا سلامت بیمار سودمند نیست، غرض عقلایی ندارد و مصداق اسراف است؛ بدین‌ترتیب، انجام‌دادن درمان بیهوده نه‌تنها واجب نیست، بلکه چون مصداق اسراف است، حرام شمرده می‌شود؛ پس، انجام‌دادن آن، افزون بر عقوبت اخروی، ازآنجاکه مستلزم اتلاف مال دیگری است، مسئولیت مدنی نیز دارد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به اخلاق و تاریخ پزشکی ایران می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by: Yektaweb