علم طب با اینکه مسائل و موضوعات خود را با روشهای تجربی اثبات میکند، از مبانی فراتجربی و متافیزیکی بهگونههای مختلف اثر میپذیرد. امروزه، برای اثبات تأثیر پیشفرضهای فراتجربی در علوم تجربی، از جمله علم پزشکی، شواهدی فراوان ارائه شده است. این پیشفرضها با اینکه از جنس گزارههای تجربی نیستند، در تعیین روش، ساختار و جهت علم، تأثیری سازنده دارند. تأثیر مبانی فراتجربی در علم طب، بیش از علوم دیگر است؛ زیرا موضوع علم طب یکی از ابعاد انسان (بدن) است. هر مکتب طبی، خواسته یا ناخواسته، دیدگاهی ویژه به انسان دارد و وقتی به مطالعهی بدن میپردازد، دربارهی مسائلی نظیر وجود روح در انسان، جنبهی الهی انسان و مسائل مرتبط با آن موضعی خاص دارد و باعث تغییر جهت و روش برخی از مباحث طبی میشود. بر این اساس، بحث دربارهی مبانی متافیزیکی در علم پزشکی ضرورت دارد. از بین مبانی مختلف طب مدرن، در این مقاله، به مبانی انسانشناختی پرداخته شده است. این مبانی عبارتاند از: ۱. نگرش حسی به انسان؛ ۲. تلقی زیستشناختی از هویت انسان؛ ۳. غفلت از ساحت معنوی انسان؛ ۴. روایت مکانیکی از انسان؛ ۵. جزءنگری؛ ۶. تلقی صرفاً مادی از مرگ. این مبانی، پس از تبیین، نقد و بررسی شده است. بر این اساس، میتوان نتیجه گرفت که پزشکی مدرن مبانی متافیزیکی مخدوشی دارد که بازنگری در آن ضروری است. ازآنجاکه این مبانی در جهت و روش این طب اثر گذاشته است، ضرورت بازنگری ابعاد اثرگذاری این مبانی بر علم طب نیز، اثبات میشود.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |