گسترش استفاده از روشهای مختلف درمان ناباروری، موضوع نسب کودکان متولد از این روشها را به میان آورده و چالشهای نظری جدی ایجاد نموده است. در این خصوص، لازم است در مفهوم نسب مداقه کرده و چیستی آن را دریافت. در اینجا، پرسش اصلی آن است که نسب مفهومی بیولوژیک و طبیعی است یا مفهومی حُکمی و اعتباری؟ این جستار، دو دیدگاه طبیعی و اعتباری را تبیین و نقد میکند. در نتیجه، چنین مینماید که دلایلی قوی در نقد نسب طبیعی و دفاع از نسب حُکمی میتوان ارائه داد.
روش تحقیق در مقالهی حاضر عبارت از روش توصیفی/تحلیلی است که با مطالعه و توصیف ادعاهای مربوط در این زمینه، به تجزیه و تحلیل نظری و فلسفی آنها پرداخته است. تصورات رایج از نسب، که آن را مبتنی بر امور بیولوژیک میدانند، بهویژه با گسترش روشهای نوین درمان ناباروری، مشکلات نظری و نیز اخلاقی و حقوقی متعددی را رقم خواهد زد که نظریهی بیولوژیک قادر به حل آنها نیست. نسب، آنگونه که در بادی امر به نظر میرسد به ضرورت بر اساس بیولوژیک بنا نمیشود و میتوان آن را بر بنیادی اعتباری و تربیتی بنا کرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |