همسانسازی بهویژه همسانسازی انسانی از جدیدترین و پیشرفتهترین فناوریهای بشر امروز در زمینهی علوم پزشکی و ژنتیک است که به «بحث قرن» معروف شده است. موفقیت دانشمندان در بهکارگیری این تکنولوژی بر روی حیوانات متعدد، نگرانیهای زیادی برای اندیشمندان برجستهی حوزههای علوم مختلف بهدنبال داشته است.
صدمات فیزیکی ناشی از دستکاری تخمدان زنان، هسته و جنین، و نیز امکان آسیبهای روحی و روانی، بیماریهای ناعلاج و پیری زودرس و سلب اختیار و ارادهی انسان، نقض کرامت انسانی و تعارض با ادیان و جهانبینی از جمله نگرانیهایی است که پژوهش در این باب را ضرورت میبخشد. نگریستن به این پیامدها از منظر فلسفی که پژوهنده را از سطح به عمق و از شاخ و برگها به ریشه رهنمون میسازد، میتواند به این نگرانیها سمت و سوی دیگری ببخشد یا اینکه به محل نزاع میان دانشمندان علوم طبیعی و علوم انسانی در مورد این فناوری پرتو افکند؛ بهویژه آنکه آبشخور چنین کاوشی برخاسته از سنت سترگ فلسفی اسلامی - ایرانی باشد. در جستار حاضر، با استفاده از روش تحلیلی - کتابخانهای آموزههای انسانشناختی فلسفهی صدرایی از حیث وجودشناسی و معرفتشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس نسبت میان پیامدهای بهکارگیری فناوری مذکور با این آموزهها مورد تحلیل و سنجش قرار گرفته است. بهنظر میرسد مبانی انسانشناختی مفروض یا مخفی داشته شده در پس این نوع از فناوری، اعم از درمانی و تولیدمثلی با مبانی برخاسته از انسانشناسی صدرایی نامتعارض است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |