1- گروه اخلاق پزشکی و فلسفه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز
2- گروه اخلاق پزشکی و فلسفه سلامت، دانشگاه علوم پزشکی شیراز ، sedighehebrah@yahoo.com
چکیده: (22954 مشاهده)
رازداری یکی از ارکان اجتنابناپذیر تاریخچهی روابط پزشک و بیمار است. درک نادرست از این اصل نهتنها میتواند به قداست حرفهی پزشکی آسیب بزند، بلکه بر کیفیت رابطهی درمانی و در سطحی وسیعتر، بر سلامت عموم جامعه نیز تأثیرگذار باشد. زیربنای این تأثیرگذاری نیز آسیبی است که به حس اطمینان و اعتماد بیماران وارد میشود. مکاتب فلسفی غرب اساساً موافق مطلوبیت اصل رازداری هستند. چنانکه آموزههای اسلام نیز توصیههای عام و بعضاً خاصی در باب اهمیت رازداری و کتمان اسرار از افراد ناشایست دارد. در مجموع، علیرغم اجماعی که در خصوص اهمیت اصل رازداری وجود دارد، برخی اصرار بر آن را در هر شرایطی مجاز نمیدانند. در این مقاله تلاش شده است تا ضمن معرفی نقش و اهمیت رازداری در حرفهی پزشکی، دلایل مطلقگرایان و نسبیگرایان در باب رازداری مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.مطلقگرایان معتقدند که مطلوبیت ذاتی رازداری در مواردی که اجرای این اصل نتیجهی مطلوبی ندارد تخصیص نمیخورد؛ بلکه اشتباه افراد در انتخاب نکردن اصلی که در آن شرایط نسبت به اصل رازداری اولویت بالاتری داشته است، این تخصیص ظاهری را القاء میکند. بهعلاوه، بسیاری از مطلقگرایان باور دارند که شکستن این اصل در عمل نیز بهدلیل عوارض بلندمدت، مهم و غالباً نهفته و پنهان، مجاز نیست. عدم یا تأخیر در مراجعه به پزشک، پرهیز یا خودداری بیمار از ارائهی اطلاعات ضروری بعضی از مهمترین این عوارض هستند. در کل، با عنایت به تأیید شواهد تجربی و عقلی، پایبندی به اطلاق در رازداری، پسندیدهتر مینماید. اما بر خلاف مطلقگرایان، قائلین به نسبی بودن رازداری، در موارد خاصی، پایداری بر اصل رازداری را جائز نشمرده و آن موارد را از این اصل استثناء میکنند. از مهمترین دلایل به اشتباه افتادن افراد در گرایش به رازداری نسبی، میتوان به مواردی همچون تعجیل در حصول نتیجهی دلخواه، ضعف در مهارتهای ارتباطی، ناآگاهی از عواقب و خودرأیی اشاره کرد.
نوع مطالعه:
مروری |
موضوع مقاله:
اخلاق بالینی دریافت: 1392/12/24 | پذیرش: 1392/12/24 | انتشار: 1392/12/24