1- موسسه پژوهشی حکمت و فلسفهی ایران
2- دانشگاه علوم پزشکی تهران
چکیده: (8714 مشاهده)
در این مقاله، ابتدا رأی دیوید راس در مورد اخلاق کانت مطرح شده است. کانت وظیفهگراست و معتقد است احراز روایی و ناروایی اخلاقی ارتباط وثیقی با فرامین عقل عملی و نفس فعل دارد، نه پیامدهای آن. ولی از نظر فیلسوفی مانند راس، مدل کانتی پاسخی برای تعارضهای اخلاقی ندارد. علاوه بر این، راس معتقد است که چون اخلاق فایدهگرا رویکردی وحدتگرایانه به اخلاق دارد و در این نگاه خوبی، بدی، باید و نبایدها، همه، با لذت در تناسب و تلائم هستند، با شهودهای اخلاقی ما همخوانی ندارد. پس از آن فلسفهی اخلاق راس، بهعنوان یک اخلاق عامگرا و در عین حال کثرتگرا، با بسط بیشتر بررسی میشود؛ اخلاقی که به اخلاق وظایف در نظر اول مشهور است، چرا که وظایف عامی را بهعنوان اصول اخلاقیای که در همهی سیاقها وظیفهاند مطرح میکند. سپس با مقید شدن این اصول در سیاقهای گوناگون وظایف واقعی تکون مییابند. در انتها، به این مهم پرداخته خواهد شد که مدل راسی با مشکل وجود شناسانه چگونگی ترکیب اصول مواجه است و راهکارهایی از قبیل بینالاذهانی کردن شهودها، استفاده از مدل شهودگرایی معتدل و رجوع به متخصص اخلاق برای این مشکل مطرح خواهد شد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
پذیرش: 1392/5/2 | انتشار: 1396/7/5