چکیده: (9180 مشاهده)
استفاده از شیوههایی چون روش بهکار رفته در قضیهی عکس فیثاغورث به منظور اثبات فرضیهی هندسی یا مهندسی معکوس در حوزهی مسائل فنی جهت دستیابی به فنون پیشرفته و کشف فناوریهای نو نمونههایی هستند که در آنها متخصصان سعی میکنند با طی کردن مسیری بر خلاف مسیر اصلی اثبات فرضیات یا دست یافتن به دانش فنی، به اطلاعات مورد نظر و هدف نهایی خود دست یابند. یکی از شیوههای ردیابی منابع مورد استفاده و ارزشیابی وضعیت بهرهبرداری از آنها، تحلیل استنادی است. این شیوه که در حقیقت شاخهای از علم اطلاعرسانی بهشمار میآید، حوزهای است که استنادهای علمی انجام شده به یک یا چند اثر را مورد مطالعه قرار داده و صرفنظر از فواید مختلف مانند تسهیل در امر تحقیق یا توصیف رابطهی فکری و علمی در میان تحقیقات قبلی، قادر به ارزیابی متون مورد استفاده از جنبههای مختلف است.
در این مقاله ضمن ارائهی دستاوردهای پژوهشی به شیوهی تحلیل استنادی در 511 پایاننامهی دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل (356 پایاننامه رشتهی پزشکی و 155 پایاننامهی رشتهی دندانپزشکی) طی یک دورهی پنجساله (از آغاز سال 1385 تا پایان نیمسال اول 1390) از حیث نوع، تعداد، سن و وضعیت توزیع منابع مورد استفاده به تفکیک رشتههای تحصیلی، قصد بر آن است تا از این رهگذر به بررسی وضعیت استفاده از قرآن یا دیگر منابع فقهی بهعنوان اصلیترین منابع اقتباس اصول اخلاقی در اسلام پرداخته و بهعبارتی دیگر تصمیم بر آن است که با شیوهی معکوس، به بررسی موضوع اخلاق در آموزش و وضعیت استفاده از آموزههای الهی در آموزش پزشکی پرداخته شود.
نتایج حاصل از مطالعه گویای آن بوده است که از میان بیش از بیستهزار و هفتصد استناد بهعمل آمده در 507 پایاننامه، دانشجویان پزشکی و دندانپزشکی، تعداد استنادها به قرآن یا منابع فقهی کمتر از یکدرصد و نوع منابع مورد استناد عمدتاً کتاب بوده است. علیرغم اذعان بهاحتمال خطا در تعیین دقیق استنادها، وضعیت موجود میتواند بهطور غیر مستقیم گویای نوعی کاستی در بهرهگیری از آموزههای الهی در آموزش پزشکی و از جمله تدوین پایاننامهها باشد. ضمناً با توجه به تجربیات موجود، نقص در دسترسی گسترده و آسان به منابع مرتبط را میتوان یکی از دلایل مهم چنین وضعیتی بر شمرد.
نوع مطالعه:
مروری |
دریافت: 1392/4/1 | پذیرش: 1396/7/5 | انتشار: 1396/7/5